English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
sociopolitical U اجتماعی وسیاسی
lumpen U محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
stalinize U کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
religious tenets U عقاید مذهبی
multiplicity of creeds U تعد د عقاید
mendelism U عقاید مندل
inquisitors U مفتش عقاید
inquisitor U مفتش عقاید
dogmas U اصول عقاید
dogma U اصول عقاید
nihilism U عقاید نهیلیستی
feet on the ground <idiom> U عقاید عاقلانه
censorship U سانسور عقاید
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
soundboard U عامل انتشار عقاید
paradoxical U مخالف عقاید عمومی
sound off <idiom> U عقاید را بیان کردن
sounding board U عامل انتشار عقاید
sounding boards U عامل انتشار عقاید
rationale U توضیح اصول عقاید
neologize U دارای عقاید نوین
small-minded opinions U عقاید کوته نظر
lutheranism U عقاید لوتر وکلیسای او
leninism U عقاید اشتراکی لنین
fascism U اصول عقاید فاشیست
symbolically U مط العه دلایل و عقاید
symbolic U مط العه دلایل و عقاید
medievalism U عقاید قرون وسطایی
Machiavellian U وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
ultranationalism U عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
junkerism U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
junkerdom U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
swelled head U دارای عقاید بزرگ خود فروش
His political beliefs are old hat now . U عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
to turn round U برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
self expression U ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
russify U دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
heterodox U دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
brainwashing U تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
interfaith U شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
follwer U پیرو
succedaneous U پیرو
thereinafter U پیرو ان
to heel U پیرو
secondary planet U پیرو
pursuant U پیرو
sequacious U پیرو
sequent U پیرو
sequela U پیرو
henchmen U پیرو
followers U پیرو
follower U پیرو
cohorts U پیرو
slaving U پیرو
slaves U پیرو
satellites U پیرو
slave U پیرو
cohort U پیرو
satellite U پیرو
slaved U پیرو
henchman U پیرو
brainwashed U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashes U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
Hungarian Activism U [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
disciple U پیرو هواخواه
leninist U پیرو لنین
succedent U پیرو متعاقب
vassal U تابع پیرو
platonist U پیرو افلاطون
obedient to the law U پیرو قانون
sidekicks U ادم پیرو
disciples U پیرو هواخواه
satellite processor U پردازشگر پیرو
sidekick U ادم پیرو
rightteous U پیرو شریعت
true-blue U پیرو متعصب
faddish U پیرو مد زودگذر
platonic U پیرو افلاطون
law-abiding U پیرو قانون
shiite U پیرو شیعه
vassals U تابع پیرو
adherents U تابع پیرو
adherent U تابع پیرو
shamanism U پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
pragmatist U پیرو فلسفه عملی
dialectician U پیرو منطق استدلالی
partizan U حامی پیرو متعصب
epicure U پیرو عقیده اپیکور
slave mode U حالت پیرو یا برده
epicures U پیرو عقیده اپیکور
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
master slave system U سیستم راهبر پیرو
shiite U پیرو مذهب شیعه
shia U پیرو مذهب شیعه
sunnite U پیرو مذهب سنت
religionist U پیرو متعصب دین
wagnerite U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wesleyan U پیرو جان وسلی
socratic U پیرو حکمت سقراط
conservative U پیرو سنت قدیم
stoical U پیرو فلسفه رواقیون
realists U پیرو مکتب realism
classical U پیرو سبکهای باستانی
wagnerian U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
partisans U حامی پیرو متعصب
stoic U پیرو فلسفه رواقیون
partisan U حامی پیرو متعصب
conservatives U پیرو سنت قدیم
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
realist U پیرو مکتب realism
censeur U ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
kantian U وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
governmentalize U پیرو و تابع قانون کردن
pythagorean U پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
rabbinist U پیرو خاخام هایاعلمای یهود
atistotelian U وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
sensualist U پیرو هوای نفس واحساس
manichee U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
followers U پیرو مذهب شیعه مقلد
sensuously U پیرو محسوسات ولذات نفسانی
manichean U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean U پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
follower U پیرو مذهب شیعه مقلد
malthusian U پیرو عقیده توماس مالتوس
major party U حزب سیاسی پیرو درانتخابات
sensuous U پیرو محسوسات ولذات نفسانی
to lead away U پیرو خود کردن کشیدن
platonize U پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
drum majorette U زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric U پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
owenism U اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
processionary U اجتماعی
socio political U اجتماعی
anti social U ضد اجتماعی
anti-social U ضد اجتماعی
Republicans U اجتماعی
societal U اجتماعی
Republican U اجتماعی
socio economic U اجتماعی
communally U اجتماعی
social U اجتماعی
the herd instinct U حس اجتماعی
communal U اجتماعی
ecclesiastics U اجتماعی
public U اجتماعی
ecclesiastic U اجتماعی
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
social maladjustment U ناسازگاری اجتماعی
social intelligence U هوش اجتماعی
unsocialized U اجتماعی نشده
social learning U یادگیری اجتماعی
social worker U مددکار اجتماعی
social worker U کارگزار اجتماعی
social workers U مددکار اجتماعی
social workers U کارگزار اجتماعی
social life زندگی اجتماعی
social scientist U کارشناسعلوم اجتماعی
social lag U پس افتادگی اجتماعی
social self-concept U خودپنداری اجتماعی
social health U بهداشت اجتماعی
social habit U عادت اجتماعی
social good U کالاهای اجتماعی
social fission U شکافت اجتماعی
social facilitation U تسهیل اجتماعی
social exchange U تبادل اجتماعی
social evolution U تکامل اجتماعی
social elimination U طرد اجتماعی
social effects U سودهای اجتماعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com