English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychologism U پیروی از اصول روانی
probity U پیروی دقیق از اصول
syndicalism U پیروی از اصول اتحادیه صنفی
sansculottism U پیروی از اصول انقلاب افراطی
pauli U اصول مذهبی پولس
revivalism U اصول بیداری مذهبی
trade unionism U پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
sequacity U پیروی
subjection U پیروی
imitations U پیروی
following U پیروی
imitation U پیروی
subsequent U پیروی
amenableness U پیروی
to follow the example of U پیروی کردن از
conform U پیروی کردن
conformed U پیروی کردن
conforming U پیروی کردن
conforms U پیروی کردن
religiousness U پیروی مذهب
conscientiousness U پیروی وجدان
conformance U پیروی متابعت
sensuousness U پیروی جسمانی
to do after U پیروی کردن
followed U پیروی کردن از
listen U پیروی کردن از
listened U پیروی کردن از
listens U پیروی کردن از
pursuitmeter U پیروی سنج
faddism U پیروی از مد زودگذر
listening U پیروی کردن از
conventionalism U پیروی از رسوم
orinality U پیروی ابتکار
autonomy U خود پیروی
law abidingness U پیروی قانون
follow U پیروی استنباط
sectarianism U پیروی از یک فرقه
followed U پیروی استنباط
follows U پیروی کردن از
follows U پیروی استنباط
go by U پیروی کردن از
follow U پیروی کردن از
sentimentalism U پیروی از عواطف واحساسات
to follow in ones footsteps U پیروی تاتقلیدازکسی کردن
islamism U پیروی از دین اسلام
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
manichaeism U پیروی از دین مانی
sensationalism U پیروی از عواطف واحساسات
lyricism U پیروی از سبک اشعاربزمی
pursuit rotor U پیروی سنج چرخان
rotary pursuit U پیروی سنج چرخان
heteronomy U پیروی از قانون دیگری
nudism U پیروی از عقایدجماعت برهنگان
conventionality U پیروی از سنت قدیم
illuminism U پیروی ازفلسفه اشراقی
scientism U پیروی از روش علمی
to go by a rule U ازقانونی پیروی کردن
Taoism U پیروی از طریقت چینی
conformity U پیروی از رسوم یاعقاید
sentimentality U پیروی از عواطف واحساسات
Scientologist U پیروی دین ساینتولوژی
isolationism U پیروی از سیاست انزوا
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
self abandonment U افسارگسیختگی پیروی از هوی هوس
predestinarianism U پیروی از فلسفه قدری وجبری
secarianism U پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
latitudinarianism U پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
sensualize U پیروی از هوای نفس کردن
lyrism U پیروی از سبک اشعار بزمی
consequentiality U پیروی به ترتیب منطقی خودگیری
Methodism U پیروی از متد یا روش بخصوصی
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
sensationalism U پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
specialisms U پیروی علم یا پیشه ویژه
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
inflationism U پیروی از روش تورم اقتصادی
specialism U پیروی علم یا پیشه ویژه
churchly U مذهبی
churchgoers U مذهبی
churchgoer U مذهبی
religious U مذهبی
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
literalism U پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
italianism U پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
teetotalism U پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
revivals U جنبش مذهبی
devout U مذهبی عابد
pontifex U شورای مذهبی
gurus U معلم مذهبی
guru U معلم مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
neologize U مذهبی بودن
revival U جنبش مذهبی
sects U فرقه مذهبی
sect U فرقه مذهبی
spirituality U روحیه مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
religiose U مذهبی بودن
missionary U مبلغ مذهبی
religiosity U تعصب مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
service book U کتب مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
holiday U تعطیل مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
westernization U فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
pedantize U پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
rite U مراسم تشریفات مذهبی
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
holyday U روز تعطیل مذهبی
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
psalm U سرود مذهبی خواندن
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
synod U مجلس منافره مذهبی
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
synods U مجلس منافره مذهبی
cantor U اواز خوان مذهبی
taboos U منع یانهی مذهبی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
psalms U سرود مذهبی خواندن
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
crusading U جنگ مذهبی نهضت
crusades U جنگ مذهبی نهضت
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
crusade U جنگ مذهبی نهضت
traditor U خائن در امر مذهبی
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
taboo U منع یانهی مذهبی
psalter U سرود مذهبی مزامیر
priggism U تعصب سخت مذهبی
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
catechisms U پرسش نامه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
catechism U پرسش نامه مذهبی
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
shamanism U پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
doctrines U اصول
doctrine U اصول
roots U اصول
ism U : اصول
ism U اصول
nitty-gritty U اصول
root U اصول
technic U اصول
teachings U اصول
tenet U اصول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com