English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outline U پیرامون
outlined U پیرامون
outlines U پیرامون
outlining U پیرامون
circumference U پیرامون
circumferences U پیرامون
peripheries U پیرامون
periphery U پیرامون
ambit U پیرامون
perimeter U پیرامون
perimeters U پیرامون
absis U پیرامون
circuity U پیرامون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outline U خلاصه پیرامون
circumnavigate U پیرامون پیمودن
perimeters U پیرامون محیط
space current U جریان پیرامون
outlined U خلاصه پیرامون
perimeter U پیرامون محیط
outlining U خلاصه پیرامون
periscope U پیرامون بین
periscopes U پیرامون بین
around U پیرامون دراطراف
outlines U خلاصه پیرامون
have to do with <idiom> U پیرامون موضوعی بودن
the four seas U دریاهای پیرامون بریتانیا
pi U نسبت پیرامون به شعاع دایره
to skirt a camp U از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
parosteitis U اماس بافتهای پیرامون استخوان
perigynous U واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
my fancy plays round that idea U خیال من همواره در پیرامون این موضوع سیر میکند
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
about U پیرامون دور تا دور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com