Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phytogenesis
U
پیدایش و تکامل گیاه
phytogeny
U
پیدایش و تکامل گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cosmogeny
U
پیدایش و تکامل گیتی
anthropogenesis
U
مبحث پیدایش و تکامل بشر
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
biogenesis
U
تکامل حیات پیدایش حیات
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
emersion
U
پیدایش
appearance
U
پیدایش
appearances
U
پیدایش
infrastructure
U
پیدایش
genesis
U
پیدایش
births
U
پیدایش
birth
U
پیدایش
evolution
U
تکامل
upgrowth
U
تکامل
pathogeny
U
پیدایش ناخوشی
embryogeny
U
پیدایش جنین
nascent
U
پیدایش یافته
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
odontogeny
U
پیدایش دندان
embryogen
U
پیدایش جنین
It is a wonder that she showed up.
U
چه عجب که پیدایش شد
genesis
U
کتاب پیدایش
bank genesis
U
پیدایش دیواره
spontaneous generation
U
پیدایش خودبخود
thermogenesis
U
پیدایش گرمادرتن
genetics
U
علم پیدایش
calorification
U
پیدایش گرما
Nativity
U
پیدایش ولادت
full-fledged
U
تکامل یافته
developments
U
تکامل یافتن
phylogeny
U
تکامل نژادی
delelopment
U
تکامل تدریجی
evolution
U
تکامل تدریجی
to develop
U
تکامل یافتن
mature economy
U
تکامل یافته
full fledged
U
تکامل یافته
self enrichment
U
تکامل نفس
social evolution
U
تکامل اجتماعی
evolutionism
U
تکامل گرایی
evolutionism
U
اعتقاد به تکامل
evolutionist
U
تکامل گرا
development
U
تکامل یافتن
genetically
U
ازلحاظ پیدایش واصل
prehuman
U
پیش از پیدایش انسان
genetically
U
موافق علم پیدایش
matrixes
U
جای پیدایش ماتریس
matrix
U
جای پیدایش ماتریس
narcotism
U
پیدایش حالت خواب
pathogenesis
U
مبحث پیدایش ناخوشی
ovology
U
گفتار در پیدایش تخم
psychogony
U
پیدایش روان یا خرد
psychogenesis
U
پیدایش نیروی درونی
pedogenesis
U
مبحث پیدایش جلگه
evolutionally
U
از روی قوائد تکامل
completion
U
نقط ه تکامل چیزی
biogenesis
U
سیر تکامل زندگی
phylogenic
U
وابسته به تکامل نژادی
oogenesis
U
تشکیل و تکامل تخم
evolution
U
تحول تکامل تدریجی
phylogenetic
U
وابسته به تکامل نژادی
cosmism
U
فلسفه تکامل گیتی
transmutation
U
قلب ماهیت تکامل
mature soil
U
خاک تکامل یافته
recapitulations
U
تکراردوره سیر تکامل
recapitulation
U
تکراردوره سیر تکامل
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
anthropic
U
مربوط به دوران پیدایش انسان
parostosis
U
پیدایش استحوان در جای عوضی
She wont show up today.
U
امروز پیدایش نمی شود
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
macroevoluyion
U
تحولات عظیم سیر تکامل
evolutionism
U
اصول ترقی و تکامل تدریجی
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
biogenetic
U
مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
polygeny
U
پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
glottochronology
U
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
genetic
U
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
seral
U
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
ethnogeny
U
گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
lotus
U
[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
herb
U
گیاه
lungwort
U
شش گیاه
greenstuff
U
گیاه
plants
U
گیاه
vegetable
U
گیاه
plant
U
گیاه
herbs
U
گیاه
herbage
U
گیاه
mucilage
U
لزوجت گیاه
mimosa
U
گیاه حساس
musk root
U
گیاه مشکین
microphyte
U
گیاه خرد
monocotyledon
U
گیاه تک لپه
mandrake
U
مهر گیاه
milk weed
U
گیاه پادزهر
manragora
U
مردم گیاه
milk weed
U
شیر گیاه
manragora
U
مهر گیاه
mandragora
U
مهر گیاه
herby
U
گیاه دار
herborist
U
گیاه شناس
herborist
U
گیاه فروش
plantlike
U
گیاه مانند
herblike
U
گیاه مانند
herbivora
U
گیاه خواران
herbist
U
گیاه فروش
honey dew
U
شهد گیاه
hydrophyte
U
گیاه ابزی
mandrake
U
مردم گیاه
herbiferous
U
گیاه دار
lithophyte
U
گیاه سنگ زی
lemon grass
U
گور گیاه
legumen
U
گیاه خوردنی
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
herbiferous
U
گیاه اور
phytosphere
U
گیاه- سپهر
phytosphere
U
گیاه- کره
plant food
U
غذای گیاه
xerophyte
U
گیاه خشک زی
waterweed
U
گیاه ابزی
podophyllum
U
مهر گیاه
polycotylledon
U
گیاه چندلپه
vegetive
U
گیاه پرور
turnsole
U
گیاه تورنسل
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
sweet rush
U
گور گیاه
ramie
U
الیاف گیاه
sensitive plant
U
گیاه حساس
seed plant
U
بذر گیاه
ratoon
U
جوانه گیاه
yearling
U
گیاه یک ساله
phytophagous
U
گیاه خوار
phytology
U
گیاه شناسی
nicotiana
U
گیاه توتون
oceanophyte
U
گیاه دریایی
phanerogam
U
گیاه تخمدار
orchis
U
گیاه ثعلب
overgrown with plants
U
گیاه پوش
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
phanerogam
U
گیاه گلدار
houseplants
U
گیاه خانگی
houseplant
U
گیاه خانگی
phytogenic
U
گیاه زاد
saxifrage
U
گیاه سنگروی
herbescent
U
گیاه مانند
herbaceous
U
گیاه مانند
cullion
U
گیاه ثعلب
sheaf
U
دسته گل یا گیاه
decumbent
U
گیاه خزنده
grafted
U
پیوند گیاه
fungus
U
گیاه قارچی
grafted
U
گیاه پیوندی
grafts
U
پیوند گیاه
exogen
U
گیاه برون رو
fig marigold
U
گیاه نیمروز
flowerer
U
گیاه گل دهنده
grafts
U
گیاه پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
forb
U
گیاه بوته
herbalist
U
گیاه شناس
herbalists
U
گیاه شناس
fuzz ball
U
گیاه قارچی
crytogam
U
گیاه گمزاد
cranesbill
U
گیاه شمعدانی
club moss
U
گیاه کبریت
graft
U
پیوند گیاه
facets
U
سطح گیاه
Aborigine
گیاه بومی
graft
U
گیاه پیوندی
herbal
U
گیاه نامه
acotyledon
U
گیاه بی لپه
vegetative
U
گیاه پرور
botanists
U
گیاه شناس
epiphyte
U
گیاه هوازی
agaric
U
گیاه قارچی
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
azalea
U
گیاه ازالیه
bidental
U
گیاه دوساله
botanist
U
گیاه شناس
facet
U
سطح گیاه
castor oil plant
U
گیاه کرچک
botany
U
گیاه شناسی
cutting
U
قلمه گیاه
plant
U
گیاه نهال
herbicides
U
موادسمی ضد گیاه
herbivore
U
گیاه خوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com