Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pathogeny
U
پیدایش ناخوشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pathogenesis
U
مبحث پیدایش ناخوشی
Other Matches
an intercurrent disease
U
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
infrastructure
U
پیدایش
genesis
U
پیدایش
appearance
U
پیدایش
births
U
پیدایش
emersion
U
پیدایش
appearances
U
پیدایش
birth
U
پیدایش
embryogen
U
پیدایش جنین
spontaneous generation
U
پیدایش خودبخود
embryogeny
U
پیدایش جنین
thermogenesis
U
پیدایش گرمادرتن
bank genesis
U
پیدایش دیواره
calorification
U
پیدایش گرما
odontogeny
U
پیدایش دندان
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
genesis
U
کتاب پیدایش
nascent
U
پیدایش یافته
genetics
U
علم پیدایش
Nativity
U
پیدایش ولادت
It is a wonder that she showed up.
U
چه عجب که پیدایش شد
psychogenesis
U
پیدایش نیروی درونی
pedogenesis
U
مبحث پیدایش جلگه
matrix
U
جای پیدایش ماتریس
genetically
U
ازلحاظ پیدایش واصل
genetically
U
موافق علم پیدایش
phytogenesis
U
پیدایش و تکامل گیاه
phytogeny
U
پیدایش و تکامل گیاه
matrixes
U
جای پیدایش ماتریس
cosmogeny
U
پیدایش و تکامل گیتی
psychogony
U
پیدایش روان یا خرد
prehuman
U
پیش از پیدایش انسان
narcotism
U
پیدایش حالت خواب
ovology
U
گفتار در پیدایش تخم
anthropogenesis
U
مبحث پیدایش و تکامل بشر
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
parostosis
U
پیدایش استحوان در جای عوضی
She wont show up today.
U
امروز پیدایش نمی شود
anthropic
U
مربوط به دوران پیدایش انسان
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
biogenetic
U
مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
polygeny
U
پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
genetic
U
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
had health
U
ناخوشی
trichosis
U
ناخوشی مو
morbidness
U
ناخوشی
indisposedness
U
ناخوشی
invalidism
U
ناخوشی
unhealthiness
U
ناخوشی
pathogenetic
U
ناخوشی زا
morbidity
U
ناخوشی
illness
U
ناخوشی
illnesses
U
ناخوشی
diseases
U
ناخوشی
disease
U
ناخوشی
malady
U
ناخوشی
maladies
U
ناخوشی
sicknesses
U
ناخوشی
sickness
U
ناخوشی
ill health
U
ناخوشی
myopathy
U
ناخوشی ماهیچه
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
morbific
U
تولیدکننده ناخوشی
morbific
U
ناخوشی اور
liver trouble
U
ناخوشی جگر
biliousness
U
ناخوشی زردابی
diagnoses
U
تشخیص ناخوشی
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
microzym
U
میکرب ناخوشی
out break of a disease
U
شیوع ناخوشی
livers
U
ناخوشی جگر
liver
U
ناخوشی جگر
diagnosis
U
تشخیص ناخوشی
to be infected with disease
U
ناخوشی راواگیرکردن
spell
U
حمله ناخوشی
spelled
U
حمله ناخوشی
spells
U
حمله ناخوشی
pathognomomical
U
نماینده ناخوشی
pathognomic
U
نماینده ناخوشی
morbid
U
ویژه ناخوشی
maldemer
U
ناخوشی دریا
mal de mer
U
ناخوشی دریا
laryngopathy
U
ناخوشی خرخره
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
hepatic disease
U
ناخوشی جگر
impaludism
U
ناخوشی مردابی
bulimy
U
ناخوشی گرسنگی
enteropathy
U
ناخوشی رودهای
diseases of this nature
U
اینگونه ناخوشی ها
estival
U
ناخوشی تابستانی
bunt
U
ناخوشی قارچی گندم
to swing the lead
U
خود را به ناخوشی زدن
psychopathic
U
وابسته به ناخوشی دماغی
diagnostic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی
he is liable to become sick
U
اماده ناخوشی است
pandemics
U
ناخوشی همه گیر
pellagrous
U
دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
qualm
U
ناخوشی همه جاگیر
qualms
U
ناخوشی همه جاگیر
sickleave
U
مرخصی بابت ناخوشی
foot rot
U
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
psychiater
U
پزشک ناخوشی دماغی
epidmic disease
U
ناخوشی همه جا گیر
pandemic
U
ناخوشی همه گیر
paragrahia
U
ناخوشی غلط نویسی
laryngopathy
U
ناخوشی خشک نای
morbidly
U
بطور ناخوشی یا فاسد
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
epizootic
U
ناخوشی همه گیرحیوانی
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
mycotic
U
دچار ناخوشی قارچی
immune from disease
U
مصون از گرفتن ناخوشی
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
cirrhosis
U
ناخوشی الکی جگر
unhealthy
U
ناخوش ناخوشی اور
contagions
U
سرایت ناخوشی واگیر
contagion
U
سرایت ناخوشی واگیر
pestilence
U
ناخوشی همه جاگیر
illness faded her beauty
U
ناخوشی زیبایی اوراکاست
metastasis
U
جابجا شدن ناخوشی
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
otological
U
وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
idiopathy
U
علاقه خاص ناخوشی جداگانه
mycetoma
U
یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
hydropathic
U
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
hydrargyia or rism
U
مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
To pretend sickness(ignorance).
U
تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
pathognomonic
U
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
to i. the germs of a disease
U
میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
framboesia
U
ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
intercurreace
U
مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
humoral pathology
U
علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
galvanist
U
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis
U
یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
ethnogeny
U
گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
vives
U
یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
to pretend illness
U
نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
biogenesis
U
تکامل حیات پیدایش حیات
helminthiasis
U
ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
invermination
U
دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
mycosis
U
ناخوشی قارچی بیماری قارچی
aestival
U
تابستانی ناخوشی تابستانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com