Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gamogenetic
U
پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
float gauging
U
اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
hepatogenous
U
پیداشده درجگر
miasmatic
U
پیداشده ازدمه بد بو
fluviatic
U
پیداشده رودخانه رودخانهای
eustachian
U
پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
newfound
U
جدید الاختراع تازه پیداشده
the best game out
U
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
fallopian
U
پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
his severity relaxed
U
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy
U
دو زن گیری دو شوهر گیری
with the utmost rigour
U
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system
U
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
whereby
U
که بوسیله ان
via
U
بوسیله
with
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
perprep
U
بوسیله
by
U
بوسیله
of
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
by the instrumentality of
U
بوسیله
per
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
municipally
U
بوسیله شهرداری
electrically
U
بوسیله برق
per pais
U
بوسیله کشور
by the f.
U
بوسیله لمس
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
by depty
U
بوسیله نماینده
per pais
U
بوسیله مملکت
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by wire
U
بوسیله تلگراف
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
postage
U
حمل بوسیله پست
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
U
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
schizogenesis
U
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
diplococcic
U
ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
gravitated
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
rhapsodic
U
سروده شده بوسیله دوره گرد
plenum
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
plenums
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
gravitating
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
to skype somebody
U
به کسی با
[بوسیله]
سکایپ زنگ زدن
to call somebody through
[via]
[over]
Skype
U
به کسی با
[بوسیله]
سکایپ زنگ زدن
gravitates
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
occupational therapy
U
درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
andromeda
U
شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
postcard
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
postcards
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
concupiscible
U
تحریک شده بوسیله امیال شهوانی
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
acid corrosion of concrete
U
خورده شدن بتن بوسیله اسید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com