Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dismount
U
پیاده کردن یا شدن
dismounting
U
پیاده کردن یا شدن
dismounts
U
پیاده کردن یا شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
terminal
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
terminals
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
pad
U
پیاده سفر کردن
pads
U
پیاده سفر کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
doctrine
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
dismantle
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن موتور
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
U
پیاده کردن
dismantled
U
پیاده کردن موتور
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن
dismantles
U
پیاده کردن موتور
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن موتور
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
disembark
U
پیاده کردن
disembarked
U
پیاده کردن
disembarking
U
پیاده کردن
disembarks
U
پیاده کردن
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
pedestrianised
U
پیاده روی کردن
pedestrianises
U
پیاده روی کردن
pedestrianising
U
پیاده روی کردن
pedestrianize
U
پیاده روی کردن
pedestrianized
U
پیاده روی کردن
pedestrianizes
U
پیاده روی کردن
pedestrianizing
U
پیاده روی کردن
dismount
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting
U
پیاده کردن
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
staking
U
پیاده کردن مسیر
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
demodulation
U
پیاده کردن
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
disassemble
U
پیاده کردن
disassemble
U
پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
disassembly
U
پیاده کردن موتور
disassembly order
U
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
disassembly order
U
روش پیاده کردن وسیله
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
dismantlement
U
پیاده کردن
dosmount command
U
فرمان پیاده کردن
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
removable
U
قابل سوار و پیاده کردن
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
set down
U
پیاده کردن
setting out
U
پیاده کردن نقشه
setting out
U
پیاده کردن مسیر
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
take down
U
پیاده کردن
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
Other Matches
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
unset
U
پیاده کردن
To implement a project.
U
طرحی را پیاده کردن
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
unhorse
U
از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
footer
U
پیاده رو
foot infantry
U
پیاده
infantry man
U
پیاده
afoot
U
پیاده
pignorate
U
پیاده
foot bridge
U
پل پیاده رو
foot bank
U
پیاده رو
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
foot slogger
U
پیاده
walks
U
پیاده رو
paths
U
پیاده رو
pedestrians
U
پیاده
pavement
U
پیاده رو
walkways
U
پیاده رو
impledge
U
پیاده
walkway
U
پیاده رو
peripatetic
U
پیاده رو
sidewalk
U
پیاده رو
ganway
U
پل پیاده رو
on of
U
پیاده
dismounted
U
پیاده
footpaths
U
پیاده رو
pedestrian
U
پیاده
walked
U
پیاده رو
walk
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
footway
U
پیاده رو
infantry
U
پیاده
pavements
U
پیاده رو
footpath
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
hiked
U
پیاده روی
hikes
U
پیاده روی
foot passenger
U
پیاده پا رهسپار
kerbs
U
جدول پیاده رو
walkabouts
U
مسافرت پیاده
walkabout
U
مسافرت پیاده
pedestrianism
U
پیاده روی
hike
U
پیاده روی
to get off
U
پیاده شدن از
kerb
U
حاشیه پیاده رو
kerb
U
جدول پیاده رو
kerbs
U
حاشیه پیاده رو
skirmisher
U
پیاده نظام
impledge
U
پیاده شطرنج
implementation
U
پیاده سازی
wayfarers
U
مسافر پیاده
foot slugger
U
سرباز پیاده
zebra crossing
U
خط عابر پیاده
disembarkation
U
پیاده شدن
zebra crossings
U
خط عابر پیاده
armored infantry
U
پیاده زرهی
footpad
U
راهزن پیاده
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
footsoldier
U
سرباز پیاده
wayfarer
U
مسافر پیاده
pawns
U
پیاده شطرنج
grabby
U
سرباز پیاده
demodulator
U
پیاده کننده
ganger
U
مسافر پیاده
walkabouts
U
گردش پیاده
get down
U
پیاده شدن
regiment of f.
U
هنگ پیاده
hiking
U
پیاده روی
banquette
U
نیمکت پیاده رو
pawned
U
پیاده شطرنج
pawning
U
پیاده شطرنج
pawn
U
پیاده شطرنج
disembark
U
پیاده شدن
alighting
U
پیاده شدن
promotion
U
ترفیع پیاده
promotions
U
ترفیع پیاده
disembarking
U
پیاده شدن
alighted
U
پیاده شدن
footbridge
U
پل پیاده روها
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
alight
U
پیاده شدن
infantry
U
سرباز پیاده
infantry
U
پیاده نظام
wayfaring
U
پیاده روی
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیاده
footbridge
U
پل پیاده روی
alights
U
پیاده شدن
disembarked
U
پیاده شدن
mechanized
U
پیاده زرهی
on foot
U
به صورت پیاده
on foot
U
پای پیاده
disembarks
U
پیاده شدن
pad
U
دزد پیاده
rifle man
U
سرباز پیاده
to go on foot
U
پیاده رفتن
walkabout
U
گردش پیاده
to ride shanks's mare
U
پیاده رفتن
footbridges
U
پل پیاده روی
footbridges
U
پل پیاده روها
torero
U
گاوباز پیاده
to pad it
U
پیاده رفتن
pignorate
U
پیاده شطرنج
hump
U
پیاده روی
to pad the hoof
U
پیاده رفتن
knight of the road
U
راهزن پیاده
counterpawn
U
پیاده متقابل
pads
U
دزد پیاده
turnable foot bridge
U
پل پیاده رو گردان
foot infantry
U
پیاده نظام
foot passenger
U
مسافر پیاده
humping
U
پیاده روی
infantry man
U
سرباز پیاده
to pad aroad
U
پیاده رفتن
humps
U
پیاده روی
to walk . To go on foot.
U
پیاده رفتن
curbs
U
جلوگیری لبه پیاده رو
system implementation
U
پیاده سازی سیستم
in step
U
با سرعت پیاده روی
pathways
U
خط سیر جاده پیاده رو
infantryman
U
جمعی پیاده نظام
doughboy
U
سرباز پیاده نظام
foot soldier
U
سرباز پیاده نظام
curb
U
جلوگیری لبه پیاده رو
pathway
U
خط سیر جاده پیاده رو
curbed
U
جلوگیری لبه پیاده رو
infantrymen
U
سرباز پیاده نظام
advanced pawn
U
پیاده پیش رفته
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
treadway
U
پل برای عناصر پیاده
at walking pace
U
با سرعت پیاده روی
pedestrian guard rail
U
جانپناه برای پیاده رو
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
poisoned pawn
U
پیاده زهراگین یا مسموم
infantrymen
U
جمعی پیاده نظام
unmounted
U
سوار نشده پیاده
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
mechanized infantry
U
یکان پیاده مکانیزه
curbing
U
جلوگیری لبه پیاده رو
deplane
U
از هواپیما پیاده شدن
treadway bridge
U
پل عبور موقتی پیاده
infantryman
U
سرباز پیاده نظام
dismount
U
از اسب پیاده شدن
I wI'll get off here.
U
اینجا پیاده می شوم
walks
U
گردش پیاده گردشگاه
dogface
U
سرباز پیاده نظام
walked
U
گردش پیاده گردشگاه
walk
U
گردش پیاده گردشگاه
beaching party
U
گروه پیاده شونده
janizary
U
سرباز پیاده نظام
shins
U
پیاده وباسرعت رفتن
shin
U
پیاده وباسرعت رفتن
isolani
U
پیاده ایزوله شطرنج
light infantry
U
پیاده نظام سبک
light infantry
U
پیاده سبک اسلحه
dismounting
U
از اسب پیاده شدن
dismounts
U
از اسب پیاده شدن
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
infantry
U
رسته پیاده نظام
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
mush
U
پیاده در برف سفرکردن
land vi
U
پیاده شدن رسیدن
grabby
U
نفر پیاده نظام
pawn promotion
U
ترفیع پیاده شطرنج
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
fee pawn
U
پیاده ازاد شطرنج
drill marching
U
تمرین پیاده روی
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
dough boy
U
سرباز پیاده نظام
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
to drop someone off
U
کسی را پیاده کرن
four powns attack
U
حمله چهار پیاده
panel formwork
U
قالببندی پیاده شونده
arcade
U
پیاده روی سرپوشیده
isolated pawn
U
پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
passed pawn
U
پیاده رونده یا پاسه شطرنج
foot guards
پیاده نظام های انگلستان
dismountable pack
U
بسته قابل پیاده سازی
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
volga gambit
U
گامبی ولگا در پیاده وزیرشطرنج
EXOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
air infantry
U
پیاده نظام محمول هوایی
OR function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
nondismountable pack
U
بسته غیرقابل پیاده سازی
torre attack
U
حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
underpromote
U
ترفیع پیاده به غیر وزیر
colle system
U
سیستم کوله در پیاده وزیر
get off
U
رهایی یافتن پیاده شدن از
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
queen's pawn game
U
بازی پیاده وزیر شطرنج
debarkation net
U
تور پیاده شدن پرسنل
peonage
U
استفاده از سربازهای پیاده در خدمت
mounted infantry
U
سربازانی که در سفرسوارمیشوندولی پیاده می جنگند
prelanding
U
قبل از پیاده شدن از ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com