Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disassemble
U
پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disassembly
U
پیاده کردن موتور
dismantle
U
پیاده کردن موتور
dismantled
U
پیاده کردن موتور
dismantling
U
پیاده کردن موتور
dismantles
U
پیاده کردن موتور
automobile engine
U
موتور اتومبیل
automotive engine
U
موتور اتومبیل
motorcar engine
U
موتور اتومبیل
dynamometer
U
قدرت موتور سنج اتومبیل
transmissions
U
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission
U
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
towing
U
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
analyzed
U
موشکافی کردن جداکردن
divides
U
پخش کردن جداکردن
divide
U
پخش کردن جداکردن
analyzes
U
موشکافی کردن جداکردن
analysing
U
موشکافی کردن جداکردن
analysed
U
موشکافی کردن جداکردن
analyse
U
موشکافی کردن جداکردن
abstract
U
جداکردن تجزیه کردن
abstracting
U
جداکردن تجزیه کردن
abstracts
U
جداکردن تجزیه کردن
analyzing
U
موشکافی کردن جداکردن
analyses
U
موشکافی کردن جداکردن
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
detaches
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
detach
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
detaching
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
slingshots
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock-car
U
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars
U
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car
U
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod
U
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
automobile
U
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles
U
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens
U
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreen
U
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
paddock
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
U
نصب موتور قرارگاه موتور
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
disassembly order
U
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
primming
U
بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
disembarks
U
پیاده کردن
demodulation
U
پیاده کردن
disassemble
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن
take down
U
پیاده کردن
dismantled
U
پیاده کردن
dismantles
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن
unset
U
پیاده کردن
dismantlement
U
پیاده کردن
dismounting
U
پیاده کردن
disembark
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن
disembarked
U
پیاده کردن
disembarking
U
پیاده کردن
set down
U
پیاده کردن
pull up
U
توقف کردن
[اتومبیل]
park
U
اتومبیل راپارک کردن
parked
U
اتومبیل راپارک کردن
parks
U
اتومبیل راپارک کردن
pad
U
پیاده سفر کردن
pedestrianizing
U
پیاده روی کردن
pedestrianizes
U
پیاده روی کردن
setting out
U
پیاده کردن نقشه
staking
U
پیاده کردن مسیر
dosmount command
U
فرمان پیاده کردن
pedestrianized
U
پیاده روی کردن
pedestrianize
U
پیاده روی کردن
pedestrianising
U
پیاده روی کردن
setting out
U
پیاده کردن مسیر
pedestrianises
U
پیاده روی کردن
To implement a project.
U
طرحی را پیاده کردن
pedestrianised
U
پیاده روی کردن
dismount
U
پیاده کردن یا شدن
dismounting
U
پیاده کردن یا شدن
pads
U
پیاده سفر کردن
dismounts
U
پیاده کردن یا شدن
tune up
U
موتور را تنظیم کردن
prime
U
گرم کردن موتور
primed
U
گرم کردن موتور
motoring of generator
U
موتور کردن مولد
primes
U
گرم کردن موتور
turn over
<idiom>
U
موتور را روشن کردن
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
removable
U
قابل سوار و پیاده کردن
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
disassembly order
U
روش پیاده کردن وسیله
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
terminals
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
terminal
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
glides
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
glided
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
timing
U
تنظیم زمان عمل کردن موتور
glide
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
cooling drag
U
پسای ناشی از خنک کردن موتور
runs
U
به کار انداختن روشن کردن موتور
run
U
به کار انداختن روشن کردن موتور
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
isolating
U
جداکردن
unzips
U
جداکردن
dissevere
U
جداکردن
to break off
U
جداکردن
part
U
جداکردن
to pull to pieces
U
از هم جداکردن
chopped
U
جداکردن
unzipping
U
جداکردن
isolate
U
جداکردن
disject
U
جداکردن
isolates
U
جداکردن
to break apart
U
جداکردن
chop
U
جداکردن
dispart
U
جداکردن
unzip
U
جداکردن
sunder
U
جداکردن
unzipped
U
جداکردن
dissever
U
جداکردن
disunites
U
جداکردن
disassociates
U
جداکردن
disunite
U
جداکردن
dissociates
U
جداکردن
disassociated
U
جداکردن
dissociate
U
جداکردن
disassociate
U
جداکردن
lixiviate
U
جداکردن
dissociating
U
جداکردن
disassociating
U
جداکردن
dismembering
U
جداکردن
dismembers
U
جداکردن
dismember
U
جداکردن
touse
U
جداکردن
exsind
U
جداکردن
analyze
U
جداکردن
disuniting
U
جداکردن
disunited
U
جداکردن
exscind
U
جداکردن
dismembered
U
جداکردن
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
double squirrel cage motor
U
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
to start
U
روشن کردن
[به کار انداختن]
[موتور یا خودرو]
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
excide
U
مجزاکردن جداکردن
to hew asunder
U
ازهم جداکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com