English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input U پول بمیان نهاده
inputted U پول بمیان نهاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interlard U بمیان اوردن
to come on the tapis U بمیان امدن
talking of ... U حال که صحبت از...... بمیان امد
ferial U مربوط بمیان هفته عیدی
interferes U پا بمیان گذاردن مداخله کردن
interfered U پا بمیان گذاردن مداخله کردن
interfere U پا بمیان گذاردن مداخله کردن
theses U نهاده
thesis U نهاده
inputs U نهاده ها
antithesis U برابر نهاده
antitheses U برابر نهاده
variable input U نهاده متغیر
average input U نهاده متوسط
prepositions U حرف پیش نهاده
preposition U حرف پیش نهاده
founded U بنا نهاده شده
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
He carried his life in his hand . U جانش را درکف نهاده بود
preformative U هجایا خرف پیش نهاده درزبانهای عبری وعربی
vibrators U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
vibrator U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com