English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raddled U پوشیده شده اشتباه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
of an unknown parentage U پوشیده تبار پوشیده گهر
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
occult U پوشیده
furry U خز پوشیده
recondite U پوشیده
overcast U پوشیده
larvated U پوشیده
impenetrable U پوشیده
latent U پوشیده
florid U پوشیده از گل
furriest U خز پوشیده
crested U پوشیده
feathered U پوشیده
covert U پوشیده
privates U پوشیده
dressed U پوشیده
private U پوشیده
inapparent U پوشیده
painted U پوشیده
defilade U پوشیده
crypto U پوشیده
shaded U پوشیده
veiled U پوشیده
indoor swimming pool U استخر سر پوشیده
glace U پوشیده ازشکر
ivied U پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift U بادستمال پوشیده
acloud U پوشیده از ابر
habilitate U لباس پوشیده
cloudy U پوشیده از ابر
feathery U پوشیده ازپر
panoplied U زره پوشیده از سر تا پا
covert U پوشیده پوشپر
storehouse U انبار سر پوشیده
storehouses U انبار سر پوشیده
armor basis U پوشیده با زره
efflorescent U پوشیده ازگرداملاح
covered position U موضع پوشیده
covered space U فضای پوشیده
defiladed area U منطقه پوشیده
covered space U فضای سر پوشیده
cryptonym U نام پوشیده
cryptonimous U پوشیده نام
cryptogenous U پوشیده سبب
covered approach U مسیر پوشیده
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
bosky U پوشیده ازبیشه
uncovered U غیر پوشیده
icier U پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest U پوشیده از یخ بسیارسرد
icy U پوشیده از یخ بسیارسرد
secret U اسرارامیز پوشیده
secrets U اسرارامیز پوشیده
bosky U پوشیده از بوته
cryptical U پوشیده مرموز
beetle U پوشیده شدن
grassy U پوشیده از چمن
snow clad U برف پوشیده
blotchy U پوشیده از لکه
robed in bleck U سیاه پوشیده
rolling country U زمین پوشیده
scanned image U تصویر پوشیده
scurvy U پوشیده از شوره
shrubby U پوشیده از بوته
concealed U پوشیده شده
solvated U حلال پوشیده
verrucous U پوشیده از گندمه
sadly dressed U جامه غم پوشیده
stubbly U پوشیده از کاهبن
surmounted with snow U پوشیده از برف
verrucose U پوشیده از گندمه
beetles U پوشیده شدن
plumbeous U پوشیده از سرب
latent defect U نقض پوشیده
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
shod U کفش پوشیده
mystic sense U معنی پوشیده
masked epilepsy U صرع پوشیده
snowy U پوشیده از برف
masked depression U افسردگی پوشیده
squamose U پوشیده از فلس یاپولک
woolskin U پوست پوشیده ازپشم
frosted U پوشیده ازشبنم یخ زده
covered approach U راه نفوذی پوشیده
solvated proton U پروتون حلال پوشیده
culvert U مجرای سر پوشیده ابرو
dressed in scarlet U جامه سرخ پوشیده
culverts U مجرای سر پوشیده ابرو
verdant U پوشیده از سبزه بی تجربه
tussocky U پوشیده ازکلاله مو یا علف
dressed up to the nines U با دقت لباس پوشیده
dressed inred U جامه سرخ پوشیده
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
woolfell U پوست پوشیده ازپشم
incog U پوشیده بانام عوضی
in mourning U جامه ماتم پوشیده
ermined U جامه قاقم پوشیده
reconditely U بطور پوشیده یا عمیق
hiddenly U بطور پوشیده و مکتوم
he wears black U سیاه پوشیده است
gesso U سطح پوشیده از بتونه
pruinose U پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
smudgiest U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
he is thinly dressed U کم لباس پوشیده است
occultly U بطور پوشیده یا پنهان
rich clad U جامه فاخر پوشیده
scutate U پوشیده از فلسهای بزرگ
stellular U پوشیده ازستارگان کوچک
woody U چوبی پوشیده از چوب
smudgy U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
heavily overcast U ابری پوشیده [ هواشناسی]
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
bushed U ازبوته پوشیده شده
acinarious U پوشیده شده از حفرههای کروی
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
ceil U [پوشیده شده با روکوب چوبی]
snow-capped U دارای قله پوشیده از برف
defilade U گودال پوشیده از دید و تیر
lepidote U پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
masks U زمین پوشیده از دید و تیر
occultist U جستجو کننده علوم پوشیده
puberulent U پوشیده شده از موهای ریز
spiny U پوشیده شده ازخارهای زیاد
smoggy U پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
she was prettily dressed U جامه قشنگ پوشیده بود
soddy U پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
spinose U پوشیده شده ازخارهای زیاد
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
She was dressed in the latest fashion . U آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
pollinose U پوشیده ازگردههای زرد رنگ
hidden U پنهان کرده شده پوشیده
toffie apple [British English] U سیب با ژلاتین پوشیده شده
candy apple U سیب با ژلاتین پوشیده شده
mask U زمین پوشیده از دید و تیر
turfy U پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
he is thinly dressed U لباس نازک پوشیده است
pilose U پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
to read between the lines U معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
wooded U پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
slipcover U پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
she wears a shirt U پیراهن پوشیده است برتن دارد
under pledge of secrecy U با این قول که راز پوشیده بماند
slushy <adj.> U پوشیده ازبرف آب دار با گل [اصطلاح روزمره]
tundra U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
thicketed U پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
tundras U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
frost U سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frosts U سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
encapsulated U فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
slipper bath U یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
scrubbed U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
geode U سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
scrubbing U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
to gloze over one's words U سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
footprints U فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprint U فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
muddy weather U هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
barratry U اشتباه
discrepancy U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
goofs U اشتباه
clanger U اشتباه
fallacy U اشتباه
fallacies U اشتباه
faux pas U اشتباه
incorrectness U اشتباه
goofing U اشتباه
lap sus U اشتباه
goofed U اشتباه
errancy U اشتباه
goof U اشتباه
jeofail U اشتباه
errors U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com