English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sheeting U پوششی لفاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wrappings U لفاف
containers U لفاف
folder U لفاف
folders U لفاف
container U لفاف
parcelling U لفاف
filling U لفاف
fillings U لفاف
wrapping U لفاف
shim U لفاف
envelopes U لفاف
padding U لفاف
envelope U لفاف
envelopment U لفاف
incasement U لفاف
pack cloth U لفاف بارپیچی
incase etc U در لفاف گذاشتن
wrapper U لفاف چادرشب
cover U رویه لفاف
coverings U رویه لفاف
covers U رویه لفاف
pad U لفاف کردن
wrappers U لفاف چادرشب
pads U لفاف کردن
overpacking U لفاف پیچی مجدد
packing sheet U لفاف بار پیچی
tegumentary U پوششی
integumentary U پوششی
tegmentum U غشاء پوششی
covering troops U یکانهای پوششی
tunica U غشاء پوششی
full back U مدافع پوششی
fullback U دفاع پوششی
tegumnentum U غشاء پوششی
screening effect U اثر پوششی
screening force U نیروی پوششی
lap joint U اتصال پوششی
covering force U نیروی پوششی
covering barrier U مانع پوششی
caul U غشاء پوششی
coverage U دفاع پوششی
screening fire U اتش پوششی
covering letter U نامه پوششی
covering letters U نامه پوششی
hedging U تبدیل پوششی
canvas پارچه کتانی جهت لفاف فرش
wrappers U لفاف بسته بندی جلد کتاب
wrapper U لفاف بسته بندی جلد کتاب
fascia U لایه پوششی فیبری
fascias U لایه پوششی فیبری
coating U پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
epithelialize U بافت پوششی شدن
epithelize U بافت پوششی شدن
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
acanthoma U اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
slipcover U پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
wing covert U پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
antistatic mat U پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
rear party U نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sound U پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded U پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest U پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds U پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
episperm U پوشش تخم لفاف تخم
screening electrons U الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com