English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
law calf U پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excipient U مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
court plume U پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
jeweller's putty U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
putty powder U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
to inspan oxen U این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
parang U یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
wampun U خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
calf skin U پوست گوساله
calfskin U پوست گوساله
vellum U پوست گوساله
kip U پوست گوساله وبره
kipped U پوست گوساله وبره
vellum U کاغذ پوست گوساله
kipping U پوست گوساله وبره
kipskin U تیماج پوست گوساله یابره
i am afriad U برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
rawhide U پوست دباغی نشده
rawhides U پوست دباغی نشده
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
stepper U چیزی که برای پله بکار می رود
reserved for unexpired risks U ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
white line U خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
software mointor U برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
applied U برای هدف معین بکار رفته کاربسته
polyonging U بکار بردن چند نام برای یک چیز
polyonymy U بکار بردن چند نام برای یک چیز
it is of no use to us U بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
boasted U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boast U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
cullet U خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
boasts U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
wet blanket U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blankets U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wetting U مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
buff stick U بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
nixie tube U یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
sunscreen U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreens U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
husking U دوستان وهمسایگان برای پوست کندن ذرت
rout U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
routs U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
routed U اجتماع برای اشوب یا کارخلاف قانون
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winched U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
winch U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winches U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
additions U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
winching U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
addition U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
forel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
forrel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
vegetable oil U روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
junk U ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
mezereum U پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
fourth generation computers U زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
revenue cutter U کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
gabion U سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
cyaniding U عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
linstock U چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
strobe U سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
framebuffer U یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
head load control U روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
algol U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
diptych U دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
backward U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
our books U کتابهای ما
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
scripsit U بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
sacred books U کتابهای مقدس
my other books U کتابهای دیگر من
many books U کتابهای بسیار
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
This book sells like hot cakes U این کتاب را روی دست می برند
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
inkling U اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence. U قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
sapiential U کتابهای حکمتی عتیق
prohibitory index U صورت کتابهای نخواندنی
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
inspired books U کتابهای الهام شده
the books hereof U کتابهای این کتابخانه
very many book U کتابهای خیلی زیاد
octateuch U کتابهای هشت گانه
bibliopolism U فروش کتابهای کهنه
shed stick U چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
pl/m U زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
numerary U داخل کتابهای رسمی شریعتی
bibiliography U کتابهای وابسته بیک مبحث
the fire books of moses U اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
bibliopoly U فروش کتابهای کهنه یاعتیق
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
paduasoy U پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
jig U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
niladic U مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
i had many books he had none U من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com