Perdic | پوست درختی را حلقه ایی بریدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ring bark U	پوست درختی را حلقه ایی بریدن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to lop off a branch [from a tree] U	شاخه ای را [از درختی] بریدن
	to girdle a tree U	پوست درخت راحلقهای بریدن
	base ring U	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
	looped U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loops U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loop U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	write enable ring U	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
	positioning band U	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
	endermic U	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
	scarp U	بریدن عمودی بریدن
	scleroderma U	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
	nests U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	nest U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	ferrules U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	ferrule U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	dermatological U	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
	loop U	حلقه درون حلقه دیگر
	crisps U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisp U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	looped U	حلقه درون حلقه دیگر
	loops U	حلقه درون حلقه دیگر
	crispest U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisper U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	dendroidal U	درختی
	abatis U	سد درختی
	arboreal U	درختی
	abattis U	سد درختی
	arboraceous U	درختی
	arboreous U	درختی
	dendriform U	درختی
	skins U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skinning U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skin U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skinned U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	tree network U	شبکه درختی
	wood sorrel U	ترشک درختی
	monthly rose U	خطمی درختی
	syringa U	یاس درختی
	mock orange U	یاس درختی
	saddletree U	لاله درختی
	to lop a tree U	درختی را آراستن
	to shin up a tree U	از درختی بالارفتن
	treehopper U	زنجره درختی
	tree traversal U	تقاطع درختی
	Yggdrasil U	درختی اسطوره ای
	hollyhock U	ختمی درختی
	sourwood U	ترشک درختی
	to prune a tree U	درختی را آراستن
	to chop dowm a tree U	درختی را انداختن
	basswood U	لاله درختی
	semiarboreal U	نیمه درختی
	hyla U	قورباغه درختی
	sorrel tree U	ترشک درختی
	tree structure U	ساخت درختی
	syrian mallow U	خطمی درختی
	arborization U	ارایش درختی
	orangutan U	میمون درختی برنئوسوماترا
	to prune a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	abat U	راه بند درختی
	to lop a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	understory vegetation U	گیاهان زیر درختی
	to truncate a tree U	شاخههای درختی را زدن
	huffman tree U	درختی با کمترین مقادیر
	tree sort U	مرتب کردن درختی
	orangoutang U	میمون درختی برنئوسوماترا
	strawberry tree U	توت فرنگی درختی
	mayapple U	درختی از نوع زرشک
	leaf U	گره آخر در ساختار درختی
	slough U	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	madrono U	توت فرنگی درختی انگور خرس
	madrone U	توت فرنگی درختی انگور خرس
	timberline U	خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
	katydid U	حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
	purling U	حلقه حلقه شدن
	purls U	حلقه حلقه شدن
	purled U	حلقه حلقه شدن
	wreathy U	حلقه حلقه شده
	purl U	حلقه حلقه شدن
	quoit U	حلقه پرتاب حلقه
	convolute U	حلقه حلقه کردن
	eye bolt U	حلقه حلقه اتصال
	tegumnentum U	پوست طبیعی پوست
	peel U	پوست انداختن پوست
	peels U	پوست انداختن پوست
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	fjeld U	فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
	minimal tree U	درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
	seral U	مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
	kratom U	[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
	optimal merge tree U	نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
	resect U	بریدن
	withdrawal U	بریدن
	scissoring U	بریدن
	withdrawals U	بریدن
	cut off U	بریدن
	sect U	بریدن
	amputate U	بریدن
	sects U	بریدن
	rase U	بریدن
	sunder U	بریدن
	cut back U	بریدن
	defervescence U	بریدن تب
	decapitation U	سر بریدن
	incised U	بریدن
	incise U	بریدن
	skives U	بریدن
	skiving U	بریدن
	stag U	بریدن
	stags U	بریدن
	carving U	بریدن
	exsect U	بریدن
	exsind U	بریدن
	amputating U	بریدن
	amputates U	بریدن
	amputated U	بریدن
	incises U	بریدن
	skived U	بریدن
	skive U	بریدن
	decapitate U	سر بریدن
	decapitated U	سر بریدن
	decapitates U	سر بریدن
	decapitating U	سر بریدن
	gride U	بریدن
	truncating U	بریدن
	truncates U	بریدن
	truncated U	بریدن
	truncate U	بریدن
	exscind U	بریدن
	expeditate U	بریدن
	carve U	بریدن
	hewn U	بریدن
	amputation U	بریدن
	dissevere U	بریدن
	dissever U	بریدن
	detruncate U	بریدن
	hew U	بریدن
	hewed U	بریدن
	hewing U	بریدن
	hews U	بریدن
	dismemberment U	بریدن
	mayhen U	بریدن
	carved U	بریدن
	carves U	بریدن
	carvings U	بریدن
	mangling U	بریدن
	mangles U	بریدن
	mangle U	بریدن
	incide U	بریدن
	severs U	بریدن
	severing U	بریدن
	severed U	بریدن
	excision of clause U	بریدن
	haggling U	بریدن
	haggles U	بریدن
	haggled U	بریدن
	haggle U	بریدن
	sever U	بریدن
	stumps U	بریدن
	stumped U	بریدن
	stumping U	بریدن
	intercept U	بریدن
	intercepted U	بریدن
	stump U	بریدن
	slices U	بریدن
	cuts U	بریدن
	rifts U	بریدن
	slice U	بریدن
	shear U	بریدن
	to ring off U	بریدن
	intercepting U	بریدن
	rift U	بریدن
	cut U	بریدن
	to cut off U	بریدن
	chopped U	بریدن
	tie up U	بریدن
	chop U	بریدن
	blank U	بریدن
	blankest U	بریدن
	intercepts U	بریدن
	pine design U	طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
	xanthochroid U	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
	fleece U	گوش بریدن
	fells U	بریدن وانداختن
	to riven laths U	توفال بریدن
	felled U	بریدن وانداختن
	hack U	ضربت بریدن
	fleeces U	گوش بریدن
	scam U	گوش بریدن
	fleecing U	گوش بریدن
	fell U	بریدن وانداختن
	scams U	گوش بریدن
	hacks U	ضربت بریدن
	hacked U	ضربت بریدن
	rough hew U	ناصاف بریدن
	roughhew U	ناصاف بریدن
	to whittle at U	پیوسته بریدن
	cut and paste U	بریدن و چسباندن
	cut to size U	به اندازه بریدن
	cut to length U	طولی بریدن