Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secretion
U
پنهان سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
ironies
U
مسخره پنهان سازی
irony
U
مسخره پنهان سازی
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
Other Matches
cover one's tracks
<idiom>
U
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
delitescent
U
پنهان
latent
U
پنهان
abstruse
U
پنهان
hugger mugger
U
پنهان
occult
U
پنهان
veiled
U
پنهان
cryptical
U
پنهان
cryptic
U
پنهان
perdu or due
U
پنهان
perdu
U
پنهان
hidden line
U
خط پنهان
benined the curtain
U
پنهان
perdue
U
پنهان
ram cache
U
RA پنهان
jackes
U
پنهان
cryptically
U
پنهان
backdoor
U
پنهان
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
closeting
U
پنهان کردن
to be in hiding
U
پنهان بودن
i hid my self
U
را پنهان کردم
to absent oneself
U
پنهان شدن
hidden file
U
فایل پنهان
cloak
U
پنهان کردن
hidden inflation
U
تورم پنهان
closets
U
پنهان کردن
closet
U
پنهان کردن
closeted
U
پنهان کردن
cloaked
U
پنهان کردن
to lie hid
U
پنهان ماندن
cloaking
U
پنهان کردن
to keep dark
U
پنهان ماندن
cloaks
U
پنهان کردن
furtive
U
پنهان نهانی
to be in hiding
U
پنهان ماندن
covers
U
پنهان کردن
coverings
U
پنهان کردن
concealment
U
پنهان بودن
hidden surface
U
سطح پنهان
hidden
U
پنهان کرده
encrypt
U
پنهان کردن
Just between you and me. . .
U
از شما چه پنهان …
hidden unemployment
U
بیکاری پنهان
hideousness
U
پنهان بودن
lay low
<idiom>
U
پنهان کردن
sweep under the rug
<idiom>
U
پنهان کردن
under cover
<idiom>
U
پنهان شدن
hidden objects
U
اشیاء پنهان
cover
U
پنهان کردن
concealed
U
پنهان شده
caches
U
پنهان کردن
cache
U
پنهان کردن
disguised underemployment
U
کم کاری پنهان
disguised unemployment
U
بیکاری پنهان
obreption
U
پنهان روی
cover up
<idiom>
U
پنهان کاربدواشتباه
hidden line removal
U
حذف خط پنهان
eloign
U
پنهان کردن
by end
U
قصد پنهان
surreptitious
U
پنهان محرمانه
hides
U
پنهان کردن
hides
U
پنهان شدن
secrete
U
پنهان کردن
secreted
U
پنهان کردن
secretes
U
پنهان کردن
secreting
U
پنهان کردن
insconce
U
پنهان شدن
concealable
U
پنهان کردنی
booby trap
U
پنهان تله
codes
U
رمزهای پنهان
booby-trap
U
پنهان تله
hide
U
پنهان شدن
hide
U
پنهان کردن
dissimulating
U
پنهان کردن
shadow
U
پنهان کردن
shadowed
U
پنهان کردن
shadowing
U
پنهان کردن
shadows
U
پنهان کردن
disguise
U
پنهان کردن
disguised
U
پنهان کردن
disguises
U
پنهان کردن
disguising
U
پنهان کردن
conceals
U
پنهان کردن
conceal
U
پنهان کردن
dissimulate
U
پنهان کردن
inapparent
U
ناپیدا پنهان
dissimulated
U
پنهان کردن
dissimulates
U
پنهان کردن
memory cache
U
حافظه پنهان
fudge
U
پنهان شدن
burrowing
U
پنهان شدن
burrows
U
پنهان شدن
absconded
U
پنهان شدن
mask
U
پنهان کردن
abscond
U
پنهان شدن
crypianalysis
U
پنهان کاری
fudging
U
پنهان شدن
fudges
U
پنهان شدن
fudged
U
پنهان شدن
cryptography
U
پنهان شناسی
masks
U
پنهان کردن
hickok belt
U
پنهان شدن
burrowed
U
پنهان شدن
burrow
U
پنهان شدن
hidden codes
U
کدهای پنهان
latescent
U
پنهان شونده
booby-trapping
U
پنهان تله
booby-trapped
U
پنهان تله
absconds
U
پنهان شدن
booby-traps
U
پنهان تله
absconding
U
پنهان شدن
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
murder will out
U
خون نا حق پنهان نمینماند
pocket
U
درجیب پنهان کردن
pockets
U
درجیب پنهان کردن
darkle
U
در تاریکی پنهان شدن
inconcealable
U
غیرقابل پنهان کردن
let it all hang out
<idiom>
U
پنهان نکردن چیزی
secretive
U
سری پنهان کار
to keep secret
U
پنهان داشتن راز
keep under one's hat
<idiom>
U
پنهان نگاه داشتن
to lie or keep close
U
پنهان بردن یاماندن
occult
U
از نظر پنهان کردن
concealment
U
پنهان کردن پوشاندن
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
obstructor
U
پوشاننده پنهان کننده
booby trap
U
با پنهان تله مجهزکردن
booby-trapped
U
با پنهان تله مجهزکردن
booby-trapping
U
با پنهان تله مجهزکردن
the criminals' lair
U
پنهان گاه جنایتکاران
booby-traps
U
با پنهان تله مجهزکردن
latent electronic image
U
تصویر الکتریکی پنهان
embed
U
درزمین پنهان کردن
embeds
U
درزمین پنهان کردن
veil
U
مستوریا پنهان کردن
veils
U
مستوریا پنهان کردن
they took refuge in a cave
U
در غاری پنهان شدند
hidden information
U
اطلاعات پنهان کرده
booby-trap
U
با پنهان تله مجهزکردن
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
To do something on the sly (in secret).
U
کاری را پنهان انجام دادن
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
camouflage
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
پنهان کردن وسایل جنگی
masks
U
ماسک زدن پنهان کردن
to ballot for
U
بارای پنهان انتخاب کردن
mask
U
ماسک زدن پنهان کردن
camouflaging
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
پنهان کردن وسایل جنگی
becloud
U
زیر ابر پنهان کردن
software encryption
U
پنهان کردن نرم افزاری
hickok belt
U
مخفی شدن پنهان کردن
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
to go into hiding
U
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
I stayed in concealment until the danger passed.
U
خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
He tried to conceal the facts.
U
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
ensconced
U
پنهان شدن خودرادرجان پناه جادادن
to hide one's head
U
ازشرمساری پنهان شدن پناه بردن
ensconce
U
پنهان شدن خودرادرجان پناه جادادن
ensconces
U
پنهان شدن خودرادرجان پناه جادادن
to go underground
U
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
right out
<idiom>
U
به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
ensconcing
U
پنهان شدن خودرادرجان پناه جادادن
gloss over
<idiom>
U
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
cache memory
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
caches
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
conceal
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
stalking horse
U
اسب یا چیزی شبیه به ان که شکارچی در پشت ان پنهان است
oubiette
U
زندان پنهان که در بالای ان یک روزنه هست و بس سیاه چال
hidden
U
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
There is more to it than meets the eye.
U
ارزش
[و یا حقایق]
پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
conceals
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
reveals
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
retention
U
زمانی که تصویرتلویزیون پس ازنمایش دادن پنهان میشود,.به علت فسفرمقاوم
stoaway
U
کسیکه خودرادرکشتی پنهان میکندکه پول از او نگیرندتاکشتی راه بیفتد
bran pie
U
فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
pompeian
U
وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com