Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
bay window
U
پنجره پیش امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
cowl-dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
Hard architecture
U
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
The tenant is like a colonist .
<proverb>
U
اجاره نشین خوش نشین است .
titles
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
riverain
U
کرانه نشین ساحل نشین
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
U
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
cascading windows
U
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
palatinate
U
کنت نشین ساکن کنت نشین
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
gibbous
U
بر امده
ridgy
U
بر امده
fordone
U
از پا در امده
who came?
U
که امده
who came?
U
کی امده
incoming
U
امده
left over
U
زیاد امده
leavened bread
U
نان ور امده
worker
U
ازکار در امده
in
U
:رسیده امده
underhung
U
پیش امده
red-hot
U
تاب امده
in-
U
:رسیده امده
overdue
U
دیر امده
exopathic
U
ازبیرون امده
exserted
U
بیرون امده
enthetic
U
ازبیرون امده
exserted
U
پیش امده
new come
U
تازه امده
unbred
U
بدببار امده
jamb
U
تیربیرون امده
jambs
U
تیربیرون امده
impassionate
U
به جنبش امده
gets
U
بدست امده
protractive
U
جلو امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
prognathic
U
پیش امده
worked up
U
ازکار در امده
aggregates
U
جمع امده
aggregate
U
جمع امده
protrudent
U
جلو امده
protrusive
U
جلو امده
protrusile
U
جلو امده
prognathous
U
پیش امده
projective
U
جلو امده
jutting
U
پیش امده
overshot
U
پیش امده
getting
U
بدست امده
get
U
بدست امده
red hot
U
تاب امده
landed
U
فرود امده
saleintiant
U
بیرون امده
saleint
U
بیرون امده
cantilever
U
تیر پیش امده
apogean
U
از زمین بالا امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
you might have come
U
باید امده باشید
unhandy
U
مشکل بدست امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
self born
U
از خود بوجود امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
inchoate
U
تازه بوجود امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
air landed
U
فرود امده از راه هوا
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
to t. to account
U
زیر account امده است
to run short
U
زیر short امده است
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
visor
U
لبه پیش امده کلاه
visors
U
لبه پیش امده کلاه
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
alluvium
U
ته نشین
lees
U
ته نشین
sediment
U
ته نشین
sediments
U
ته نشین
deposit
U
ته نشین
marchman
U
سر حد نشین
deposits
U
ته نشین
fecal
U
ته نشین
anuses
U
نشین
alluvion
U
ته نشین
companion
U
هم نشین
lake dweller
U
اب نشین
anus
U
نشین
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
cenobite
U
صومعه نشین
dioceses
U
اسقف نشین
borderer
U
سرحد نشین
cotenant
U
هم اجاره نشین
chief tomn
U
امیر نشین
cloisterer
U
گوشه نشین
diocese
U
اسقف نشین
cottagers
U
کلبه نشین
duchy
U
دوک نشین
duchies
U
دوک نشین
emirates
U
امیر نشین
emirate
U
امیر نشین
chief tomn
U
حاکم نشین
assort
U
هم نشین شدن
arboraceous
U
درخت نشین
precipitate
U
ته نشین کردن
alluvion
U
ته نشین سیل
precipitated
U
ته نشین کردن
precipitates
U
ته نشین کردن
precipitating
U
ته نشین کردن
passerine
U
شاخه نشین
paludous
U
مرداب نشین
paludose
U
مرداب نشین
paludicole
U
مرداب نشین
consorting
U
هم نشین شدن
anchoress
U
زن گوشه نشین
ancress
U
زن گوشه نشین
anchorite
U
خلوت نشین
antiset
U
ماده ضد ته نشین
palating
U
کنت نشین
Bedouin
U
بادیه نشین
consorts
U
هم نشین شدن
insessorial
U
شاخه نشین
forntiersman
U
مرز نشین
half pace
U
شاه نشین
marchman
U
مرز نشین
grand duchy
U
دوک نشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com