English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fine words butter no parsnips <proverb> U از حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود
Most home helps prefer to live out. U بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
machined U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
microsoft U مجموعه برنامه ها در ویندوز که به کاربر امکان می دهند فکس را از PC ارسال یا دریافت کنند
machines U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
Huffman code U کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
operation U عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
halvah U حلوا
halva U حلوا
refugee relief U نجات پناهندگان
refugee hostel U خوابگاه پناهندگان
refugee camp U اردوگاه پناهندگان
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
border crosser U عبور کنندگان از مرز پناهندگان
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
internment camp U بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
refugee relief U کمک به پناهندگان و فراریان ازمنطقه جنگی
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
unilateralism U اعتقادبهاینکهیککشورخودبایدازسلاحهایهستهایعاریشودنهاینکهمنتظرشودسایرکشورهااینکارراانجام دهند
interlace U که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
action U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
actions U کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
chips U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
rule U موقعیتهایی که یک تابع را شرح می دهند
alphabets U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
host U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
alphabet U حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
hosted U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
chip U قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
hosts U نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
the oil tins leak U حلبهای نفتی نفت پس می دهند
this ticket admits one U با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
psalmodic U مانندمزامیری که برای خواندن ترتیب دهند
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
formats U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format U داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
buttoning U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoned U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
direction U دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
circuits U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit U و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
slapdash U کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
guide bars U خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
pantograph U دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
High Gothic U [معماری سبک گوتیک در آلمان]
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
circuit U ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
i am afriad U برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
teleconference U کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند
circuits U ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
events to mark the Day of German Unity U مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
triptych U عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
product U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
products U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
free docks U نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
manual U متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
colder U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
interpleader U محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
coldest U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
colds U اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
Hirsau style U [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
key ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
previewer U خصوصیاتی که به کاربر امکان می دهند تا فاهر کاغذ را پیش از چاپ ببیند
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
impromptu U کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
inputted U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
advancement U سهم الارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان می دهند پیش قسط
Expressionism U [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
banns U اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
end system U پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
script U مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
academe U فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
concatenate U بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
maintenance U ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
din U سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
media U دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
opens U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opened U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
suitcase U نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
suitcases U نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
WWW U مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
PRI U پشتیبانی کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
crop mark U در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
communication U مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
apple desktop bus U باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
carries U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carried U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
functions U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
carrying U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carry U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
resolutions U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
resolution U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
documentation U اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
bracket U چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
expansion U خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
They fight like cat and dog . U باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
She is the talk of the town . U همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com