Perdic | پل مخصوص اب بریدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dry gap bridge U	پل مخصوص اب بریدگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cavitation U	بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	jaggy U	بریدگی
	jaggedness U	بریدگی
	detruncation U	بریدگی
	gashing U	بریدگی
	jag U	بریدگی
	incisure U	بریدگی
	kerf U	بریدگی
	kert U	بریدگی
	gulleys U	اب بریدگی
	gullies U	اب بریدگی
	gashes U	بریدگی
	gashed U	بریدگی
	gash U	بریدگی
	gully U	اب بریدگی
	incisions U	بریدگی
	incision U	بریدگی
	notches U	بریدگی
	hyphen U	بریدگی
	scissor U	بریدگی
	scores U	بریدگی
	scored U	بریدگی
	score U	بریدگی
	scission U	بریدگی
	notch U	بریدگی
	hyphens U	بریدگی
	breaking U	بریدگی
	rift U	بریدگی
	rifts U	بریدگی
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	dents U	دندانه بریدگی
	edge notched U	با بریدگی لبهای
	ground water trench U	بریدگی اب زیرزمینی
	corner cut U	بریدگی گوشه
	kert U	جای بریدگی با
	denting U	دندانه بریدگی
	cuts U	برش بریدگی
	dented U	دندانه بریدگی
	cuts U	تخفیف بریدگی
	cut U	برش بریدگی
	cut U	تخفیف بریدگی
	dent U	دندانه بریدگی
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	gripping U	بریدگی برای گذراندن اب
	gripped U	بریدگی برای گذراندن اب
	nicks U	شکاف دادن بریدگی
	grips U	بریدگی برای گذراندن اب
	grip U	بریدگی برای گذراندن اب
	nicking U	شکاف دادن بریدگی
	nick U	شکاف دادن بریدگی
	nicked U	شکاف دادن بریدگی
	boutonniere U	بریدگی یاشکاف جای دکمه
	write protect notch U	شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	sight window U	بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	inlaid work U	[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	joggles U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggling U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggled U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggle U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	specific U	مخصوص
	particular U	مخصوص
	especial U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	favourites U	مخصوص
	particulars U	مخصوص
	favorites U	مخصوص
	special U	مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	favourite U	مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	extra special U	مخصوص
	terminologies U	اصطلاح مخصوص
	habiliments U	لباس مخصوص
	g man U	بازرس مخصوص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	idiosyncrasies U	حال مخصوص
	idiosyncrasy U	حال مخصوص
	heavy-duty U	مخصوص کارسنگین
	heavy duty U	مخصوص کارسنگین
	marque U	مدل مخصوص
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	specifics U	مخصوص معین
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	specific U	مخصوص معین
	bolt U	پیچ مخصوص قفل کردن در
	favorite U	مخصوص سوگلی
	proper U	مخصوص مقتضی
	game U	کامپیوتر مخصوص
	special U	مخصوص خاص
	generals U	معمولی و نه مخصوص
	exempted station U	یکان مخصوص
	terminology U	اصطلاح مخصوص
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	chorea U	تشنج مخصوص
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	bluck density U	وزن مخصوص
	idoneous U	مختص مخصوص
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	density U	جرم مخصوص
	densities U	جرم مخصوص
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	special troops U	یکانهای مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	general U	معمولی و نه مخصوص
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	special services U	خدمات مخصوص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	valetdechambre U	پیشخدمت مخصوص
	special drawing right U	حق برداشت مخصوص
	special damage U	خسارت مخصوص
	unit weight U	وزن مخصوص
	specific weight U	وزن مخصوص
	specially U	مخصوص خاص
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	specific search U	شناسایی مخصوص
	selective signalling U	ارتباط مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	fisherman's bend U	گره مخصوص قایقرانی
	hollering U	صدای مخصوص هر حیوان
	crewel U	نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
	hollered U	صدای مخصوص هر حیوان
	tacamahaca U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	conductibility U	ضریب هدایت مخصوص
	columbia round U	تیراندازی مخصوص زنان
	finishing limes U	اهک مخصوص اندود
	target arrow U	تیر مخصوص تیراندازی
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	holler U	صدای مخصوص هر حیوان
	hollers U	صدای مخصوص هر حیوان
	cuish U	زره مخصوص ران
	spud U	تیشه مخصوص کندن یخ
	blower U	ماشین مخصوص دمیدن
	effective unit weight U	وزن مخصوص موثر
	dump box U	فرف مخصوص زباله
	processor U	پردازنده جانبی مخصوص
	dry density U	وزن مخصوص خشک
	spitton U	فرف مخصوص تف کردن
	exception reporting U	گزارش گیری مخصوص
	tacamahac U	بلسان مخصوص بخورمعطر
	cycle spanner U	اچار مخصوص تعمیردوچرخه
	nursery rhyme U	اشعار مخصوص کودکان
	nursery rhymes U	اشعار مخصوص کودکان
	handrail U	نرده مخصوص دستگیره
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	cuisse U	زره مخصوص ران
	weightless U	دارای وزن مخصوص کم
	cargo liners U	خط کشتیرانی مخصوص بار
	ladies-in-waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	tramline U	خط مخصوص واگن برقی
	tramlines U	خط مخصوص واگن برقی
	gasket U	نوعی ابزار مخصوص
	gaskets U	نوعی ابزار مخصوص
	boudoir U	اطاق کوچک مخصوص زن
	jargon U	اصطلاحات مخصوص یک صنف
	silk U	نخ ابریشم مخصوص طراحی
	prerogative U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	slang U	بزبان یا لهجه مخصوص
	respective U	بترتیب مخصوص خود
	podium U	بالکن جایگاه مخصوص
	podiums U	بالکن جایگاه مخصوص
	kitchen gardens U	باغ مخصوص سبزیکاری
	kitchen garden U	باغ مخصوص سبزیکاری
	lady in waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	prerogatives U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	boudoirs U	اطاق کوچک مخصوص زن
	lectern U	میز مخصوص قرائت
	ashpit U	چاله مخصوص خاکستر
	attack cargo ship U	ناوحمل و نقل مخصوص تک
	bird cage U	ماسک مخصوص خط نگهدار