Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
treadway
U
پل برای عناصر پیاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
half thickness
U
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
circulars
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
pedestrian guard rail
U
جانپناه برای پیاده رو
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
dwelling
U
پیاده شدن برای استراحت
dwellings
U
پیاده شدن برای استراحت
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
safety island
U
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
combatants
U
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
combatant
U
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board
U
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
ttl
U
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
continuously set vector
U
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
permanent
U
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
temporary storage
U
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
ingredient
U
عناصر
ingredients
U
عناصر
known data
U
عناصر معلوم
intelligence data
U
عناصر اطلاعات
known data
U
عناصر تیرمعلوم
job elements
U
عناصر شغلی
data element
U
عناصر اطلاعات
cantilever elements
U
عناصر کنسولی
minor elements
U
عناصر فرعی
component operation
U
عناصر عملیاتی
conversion of data
U
تبدیل عناصر
firing data
U
عناصر تیر
representative elements
U
عناصر نماینده
essential elements
U
عناصر ضروری
trace elements
U
عناصر کمیاب
transmutation
U
تبدیل عناصر
minor elements
U
عناصر جزئی
clemency
U
اعتدال عناصر
column head
U
عناصر سرستون
combat , elements
U
عناصر رزمی
target indications
U
عناصر هدف
gft setting
U
عناصر خط کش تیر
orbital element
U
عناصر مداری
meteorological data
U
عناصر هواسنجی
antisurface
U
ضد عناصر سطحی شناوردشمن
periocic table
U
جدول تناوبی عناصر
inner transition elements
U
عناصر واسطه داخلی
essential elements of information
U
عناصر اصلی اخبار
constituent elements of crime
U
عناصر متشکله جرم
combat , elements
U
عناصر درگیر در رزم
elemental
U
مربوط به عناصر ابتدائی
force augmentation
U
عناصر تقویتی یکان
data
U
سوابق عناصر داده ها
transition series
U
گروه عناصر واسطه
head
U
عناصر اولیه ستون
basic data
U
عناصر تیر اولیه
chart data
U
عناصر تیر نقشهای
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
interrupted
U
[عناصر معماری منقطع]
coriolis force
U
اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
record firing
U
عناصر تیر را ثبت کنید
computing sight
U
وسیله محاسبه عناصر تیر
chaines
U
[عناصر بنایی شبیه پایه]
replot data
U
عناصر دوباره بردن هدفها
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
direct plotting
U
تعیین عناصر تیر به طورمستقیم
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
purges
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
aided matching
U
سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
purge
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
gun pointing data
U
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
purged
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
aided matching
U
سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
task element
U
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
filters
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
searches
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
combinational
U
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
circuits
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
articulation
U
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
two-dimensional
U
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
clustering
U
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
centerpiece
U
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
array
U
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
cartesian structure
U
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
arrays
U
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
guerrilla
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
dichogamous
U
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
guerillas
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrillas
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
direct plotting
U
تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش
pert chart
U
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
unit matrix
U
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
circuit
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
director
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
directors
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
decomposing
U
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
elements of weather
U
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
footpath
U
پیاده رو
sidewalk
U
پیاده رو
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
foot infantry
U
پیاده
foot bridge
U
پل پیاده رو
foot bank
U
پیاده رو
footway
U
پیاده رو
foot slogger
U
پیاده
pavement
U
پیاده رو
pavements
U
پیاده رو
walkways
U
پیاده رو
walkway
U
پیاده رو
footer
U
پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
peripatetic
U
پیاده رو
footpaths
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
dismounted
U
پیاده
pignorate
U
پیاده
walks
U
پیاده رو
walked
U
پیاده رو
pedestrian
U
پیاده
walk
U
پیاده رو
pedestrians
U
پیاده
impledge
U
پیاده
paths
U
پیاده رو
afoot
U
پیاده
on of
U
پیاده
ganway
U
پل پیاده رو
infantry man
U
پیاده
infantry
U
پیاده
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
footbridge
U
پل پیاده روی
grabby
U
سرباز پیاده
alighted
U
پیاده شدن
footbridge
U
پل پیاده روها
dismantled
U
پیاده کردن
dismantles
U
پیاده کردن
alight
U
پیاده شدن
foot infantry
U
پیاده نظام
to pad the hoof
U
پیاده رفتن
footbridges
U
پل پیاده روها
footbridges
U
پل پیاده روی
rifle man
U
سرباز پیاده
dismount
U
پیاده کردن
pawning
U
پیاده شطرنج
armored infantry
U
پیاده زرهی
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
dismounting
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com