Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
wire cloth
U
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
paradoxically
U
چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
king's peg
U
نوشابهای که از شامپانی وکنیاک درست شده باشد
paradoxicality
U
چگونگی سخنی که درفاهرمهمل ودرمعنی درست باشد
melodramatist
U
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
figures
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figuring
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
green bice
U
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denial
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denials
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
joint denial
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
identity
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identities
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
fudged
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
branches of production
U
رشتههای تولید
pyramidal tracts
U
رشتههای هرمی
throwing events
U
رشتههای پرتابی
commissural fibres
U
رشتههای عصبی رابط
spun yarn
U
نخ تابیده
lisle
U
نخ تابیده
twisty
U
تابیده
whipcord
U
نخ تابیده
yarns
U
نخ تابیده
yarn
U
نخ تابیده
flocculate
U
بصورت رشتههای انبوه و کرکداردراوردن
fibrillation
U
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
rice
U
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
twisting
U
نخ یا ریسمان تابیده
twist
U
نخ یا ریسمان تابیده
hard laid
U
سفت تابیده
soft laid
U
نرم تابیده
twists
U
نخ یا ریسمان تابیده
worsted
U
پشم تابیده
organzine
U
ابریشم تابیده
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
asbestos
U
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
abiston
U
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
grids
U
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid
U
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
fascicle
U
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fibre optics
U
وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
stranded wire
U
سیم بهم تابیده
spun rayon
U
ابریشم مصنوعی تابیده
reflected light
U
نور باز تابیده
red coals
U
زغال سرخ یا تابیده
torsade
U
یراق یا ریسمان تابیده
crewel
U
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
convoluted
U
بهم تابیده حلقوی
cable suspension bridge
U
پل معلق با سیم تابیده
hand spun
U
نخ تابیده با دست
[دستریس]
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
whipcord
U
پارچه محکم ودارای نخ تابیده
whipping
U
نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
pageboy
U
موی بلند و نوک تابیده
pageboys
U
موی بلند و نوک تابیده
marlinespike
U
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
hemstitch
U
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
guilloche
U
ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
ostensible
U
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
cont line
U
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
string
U
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
interlacing band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
universal
U
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
wiry
U
سیمی
stringed
U
سیمی
USART
U
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hawsers
U
طناب سیمی
open wire line
U
خط سیمی هوایی
hawser
U
طناب سیمی
open wire line
U
خط سیمی لخت
wire netting
U
تور سیمی
stringed instruments
U
سازهای سیمی
greyhounds
U
غربال سیمی
greyhound
U
غربال سیمی
three wire generator
U
دینام سه سیمی
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
tightwire
U
طناب سیمی
netting
U
تور سیمی
wire beater
همزن سیمی
lang's lay wire rope
U
طناب سیمی یک سو
backstop
U
حصار سیمی
cable
U
طناب سیمی
cabled
U
طناب سیمی
wirework
U
کارهای سیمی
wire ropes
U
طنابهای سیمی
netting
U
شبکه سیمی
wire core
U
مغزی سیمی
wire drag
U
لاروب سیمی
wire gauze
U
توری سیمی
wire hinge
U
لولای سیمی
wire rope
U
طناب سیمی
locals
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
sarrated wire rope
U
طناب سیمی دندانهای
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
plated wire memory
U
حافظه سیمی اندوده
griddles
U
غربال سیمی کارگران
griddle
U
غربال سیمی کارگران
phantom circuit
U
مدار چهار سیمی
wire netting
U
بافت توری سیمی
magnetic wire recording
U
ضبط صوت سیمی
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
phantoplex telegraphy
U
تلگراف چهار سیمی مرکب
screening, screenings
U
تور سیمی نصب کردن
screens
U
تور سیمی نصب کردن
screen
U
تور سیمی نصب کردن
screened
U
تور سیمی نصب کردن
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
cord
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cords
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screening, screenings
U
تور سیمی پنجره توری دار
screens
U
تور سیمی پنجره توری دار
screen
U
تور سیمی پنجره توری دار
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
omnibus wire
U
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screened
U
تور سیمی پنجره توری دار
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
viola d'amore
U
ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
vocal cords
U
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
DC
U
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com