Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
close air support
U
پشتیبانی هوایی نزدیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
break off
U
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
Other Matches
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
close support
U
پشتیبانی نزدیک
close support mission
U
ماموریت پشتیبانی نزدیک
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
close covering group
U
ناو گروه پشتیبانی نزدیک
air support
U
پشتیبانی هوایی
aerial fire support
U
پشتیبانی اتش هوایی
deep air support
U
پشتیبانی هوایی دور
direct air support center
U
مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
mission call
U
درخواست پشتیبانی هوایی کردن
close aboard
U
پوشش هوایی نزدیک
midnight
U
فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
antisubmarine support
U
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
protection
U
پشتیبانی
patronage
U
پشتیبانی
afloat support
U
پشتیبانی
support
U
پشتیبانی
backing
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی از
in support of
U
در پشتیبانی
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
vindicates
U
پشتیبانی کردن از
combat support
U
پشتیبانی رزمی
general support
U
پشتیبانی عمومی
maintenance support
U
پشتیبانی تعمیراتی
maintenance support
U
پشتیبانی نگهداری
supply support
U
پشتیبانی تدارکات
vindicate
U
پشتیبانی کردن از
support command
U
یکان پشتیبانی
vindicated
U
پشتیبانی کردن از
champions
U
پشتیبانی کردن
logistic support
U
پشتیبانی لجستیکی
logistic support
U
پشتیبانی تدارکاتی
aid
U
پشتیبانی کردن
maintain
U
پشتیبانی کردن
countenances
U
پشتیبانی کردن
countenanced
U
پشتیبانی کردن
countenance
U
پشتیبانی کردن
countenancing
U
پشتیبانی کردن
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
tower of strength
<idiom>
U
پشتیبانی محکم
naval support
U
پشتیبانی دریایی
supply support
U
پشتیبانی اماد
fire support
U
پشتیبانی اتش
support brigade
U
تیپ پشتیبانی
championed
U
پشتیبانی کردن
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
maintains
U
پشتیبانی کردن
maintained
U
پشتیبانی کردن
storeship
U
ناو پشتیبانی
vindicating
U
پشتیبانی کردن از
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
technical support
U
پشتیبانی فنی
aiding
U
پشتیبانی کردن
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
play up to
U
پشتیبانی کردن از
archival backup
U
پشتیبانی بایگانی
PRI
U
پشتیبانی کنند
to agitate
[for]
U
پشتیبانی کردن
back-up
U
پشتیبانی یا کمک
propugn
U
پشتیبانی کردن از
timed backup
U
پشتیبانی دورهای
service support
U
پشتیبانی خدمات
supporting
U
تقویت پشتیبانی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
area support
U
پشتیبانی منطقه
aided
U
پشتیبانی کردن
champion
U
پشتیبانی کردن
support program
U
برنامه پشتیبانی
support programs
U
برنامههای پشتیبانی
global backup
U
پشتیبانی کلی
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
sustaining
U
پشتیبانی کننده
geo deu reo
U
پشتیبانی کننده
championing
U
پشتیبانی کردن
back up
U
پشتیبانی یا کمک
rally
U
پشتیبانی کردن
rallies
U
پشتیبانی کردن
backup
U
پشتیبانی کردن
support
U
پشتیبانی کردن
rallied
U
پشتیبانی کردن
nonsupport
U
عدم پشتیبانی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
direct support unit
U
یکان پشتیبانی مستقیم
direct support
U
پشتیبانی مستقیم کردن
to get behind somebody
U
از کسی پشتیبانی کردن
fire support base
U
پایگاه پشتیبانی اتش
fire support base
U
مبنای پشتیبانی اتش
afloat support
پشتیبانی لجستیکی در روی آب
ancestral file
U
سیستم پشتیبانی فایل ها
field service
U
پشتیبانی سرویس رزمی
ancillary facilities
U
تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
area support command
U
فرماندهی پشتیبانی منطقه
fire support element
U
عنصر پشتیبانی اتش
general support
U
یکان پشتیبانی عمومی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
fire support sector
U
منطقه پشتیبانی اتش
division support command
U
فرماندهی پشتیبانی لشگر
division support area
U
منطقه پشتیبانی لشگر
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی در عمق
supported
U
یکان پشتیبانی شده
decision support system
U
سیستم پشتیبانی تصمیم
to back somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
tape backup unit
U
دستگاه پشتیبانی نوار
combat support troops
U
عدههای پشتیبانی رزمی
supporting range
U
برد پشتیبانی سلاحها
combat support arms
U
رسته پشتیبانی رزمی
remote servicing
U
پشتیبانی از راه دور
remote maintenance
U
پشتیبانی از راه دور
combat support arms
U
یکان پشتیبانی رزمی
processes
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
propped
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
prop
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
propping
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
to bolster somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی عمیق
airmobile support party
U
گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
fire support element
U
عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
supporting weapons
U
جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
Thank you for your support
U
با تشکر برای پشتیبانی شما.
hard disk backup program
U
برنامه پشتیبانی دیسک سخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com