English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
close support U پشتیبانی نزدیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
break off U فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
close air support U پشتیبانی هوایی نزدیک
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
close support mission U ماموریت پشتیبانی نزدیک
Other Matches
support command U فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
fire support coordination U هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
antisubmarine support U پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
patronage U پشتیبانی
protection U پشتیبانی
support U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی از
backing U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی
afloat support U پشتیبانی
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
geo deu reo U پشتیبانی کننده
vindicating U پشتیبانی کردن از
champions U پشتیبانی کردن
supply support U پشتیبانی تدارکات
supply support U پشتیبانی اماد
championing U پشتیبانی کردن
championed U پشتیبانی کردن
back-up U پشتیبانی یا کمک
support command U فرماندهی پشتیبانی
back up U پشتیبانی یا کمک
champion U پشتیبانی کردن
support command U یکان پشتیبانی
vindicates U پشتیبانی کردن از
support program U برنامه پشتیبانی
rally U پشتیبانی کردن
storeship U ناو پشتیبانی
general support U پشتیبانی عمومی
play up to U پشتیبانی کردن از
maintained U پشتیبانی کردن
maintains U پشتیبانی کردن
to agitate [for] U پشتیبانی کردن
countenancing U پشتیبانی کردن
countenances U پشتیبانی کردن
countenanced U پشتیبانی کردن
service support U پشتیبانی خدمات
support programs U برنامههای پشتیبانی
vindicated U پشتیبانی کردن از
vindicate U پشتیبانی کردن از
maintain U پشتیبانی کردن
fire support U پشتیبانی اتش
propugn U پشتیبانی کردن از
PRI U پشتیبانی کنند
countenance U پشتیبانی کردن
supporting distance U مسافت پشتیبانی
area support U پشتیبانی منطقه
combat support U پشتیبانی رزمی
archival backup U پشتیبانی بایگانی
logistic support U پشتیبانی تدارکاتی
backup U پشتیبانی کردن
naval support U پشتیبانی دریایی
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
aid U پشتیبانی کردن
maintenance support U پشتیبانی تعمیراتی
sustaining U پشتیبانی کننده
supporting U تقویت پشتیبانی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
air support U پشتیبانی هوایی
support U پشتیبانی کردن
logistic support U پشتیبانی لجستیکی
tower of strength <idiom> U پشتیبانی محکم
global backup U پشتیبانی کلی
technical support U پشتیبانی فنی
timed backup U پشتیبانی دورهای
tactical support U پشتیبانی رزمی
support brigade U تیپ پشتیبانی
aiding U پشتیبانی کردن
nonsupport U عدم پشتیبانی
aided U پشتیبانی کردن
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
direct support U پشتیبانی مستقیم
rallies U پشتیبانی کردن
rallied U پشتیبانی کردن
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
remote maintenance U پشتیبانی از راه دور
ancestral file U سیستم پشتیبانی فایل ها
general support U یکان پشتیبانی عمومی
remote servicing U پشتیبانی از راه دور
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
deep air support U پشتیبانی هوایی دور
decision support system U سیستم پشتیبانی تصمیم
aerial fire support U پشتیبانی اتش هوایی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
prop U نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped U نگهداشتن پشتیبانی کردن
propping U نگهداشتن پشتیبانی کردن
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
processes U و وسایل کنترل و پشتیبانی
supported U یکان پشتیبانی شده
deep supporting fire U اتش پشتیبانی در عمق
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
to bolster somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
to back somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
division support area U منطقه پشتیبانی لشگر
direct support unit U یکان پشتیبانی مستقیم
direct support U پشتیبانی مستقیم کردن
to get behind somebody U از کسی پشتیبانی کردن
tape backup unit U دستگاه پشتیبانی نوار
deep supporting fire U اتش پشتیبانی عمیق
supporting range U برد پشتیبانی سلاحها
direct air support center U مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
airmobile support party U گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
hard disk backup program U برنامه پشتیبانی دیسک سخت
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fire support element U عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
populism U پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
supporting weapons U جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
Thank you for your support U با تشکر برای پشتیبانی شما.
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
file maintenaee U اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
satellization U تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
MCA U بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
feet dry U هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
back level U نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
multifinder U گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
protect U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
cascaded star U روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
netware U که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
up to <idiom> U نزدیک به
closest U نزدیک
vicinal U نزدیک
nearby U نزدیک
up against <idiom> U نزدیک به
closes U نزدیک
close up U از نزدیک
close-up U از نزدیک
close-ups U از نزدیک
fast by U نزدیک
close U نزدیک
narrowly U از نزدیک
towards U نزدیک
near upon U نزدیک
closer U نزدیک
accessible U نزدیک
to gain ground upon U نزدیک
near at hand U نزدیک
near by U نزدیک به
nears U نزدیک
forthcoming U نزدیک
close by U نزدیک
at hand U نزدیک
neighbouring U نزدیک
caudal U نزدیک به دم
cephalo U نزدیک به سر
near by U نزدیک
near U نزدیک
approaching U نزدیک
upcoming U نزدیک
beside U نزدیک
close aboard U نزدیک
adjacent U نزدیک
proximate U نزدیک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com