English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anodic oxidation U پروسه اکسیداسیون الکترولیتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrolytic oxidation process U فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
procedure U پروسه
solidifying process U پروسه انجماد
isothermal process U پروسه هم دما
oxidation U اکسیداسیون
anodic treatment U اکسیداسیون اندی
oxidizing agent U عامل اکسیداسیون
oxidizing period U دوره اکسیداسیون
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
oxidizing slag U شلاکه اکسیداسیون
delayed neutrons U نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
electrolytic U الکترولیتی
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
electrolytic rectifier U یکسوسازی الکترولیتی
electrolytic rectifier U یکسوکننده الکترولیتی
electrolytic corrosion U خوردگی الکترولیتی
electrolytic interrupter U ضربه گر الکترولیتی
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
electrolytic deposition U ته نشست الکترولیتی
electrolytic capacitor U خازن الکترولیتی
electrolytic conduction U رسانش الکترولیتی
electrolytic condenser U خازن الکترولیتی
dry electrolytic condenser U خازن الکترولیتی خشک
electrolytic lighnting arrester U برق گیر الکترولیتی
anodize U روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
fission process U فرایند انشقاق پروسه انشقاق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com