English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
hovers U پرواز نزدیک زمین
hover U پرواز نزدیک زمین
hovered U پرواز نزدیک زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hovering U پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
hovering ceiling U حداکثر سقف پرواز ثابت درنزدیک زمین
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
flight U پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination U هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
feature line U خط عوارض زمین
terrain features U عوارض زمین
terrain U عوارض زمین
contour U عوارض زمین
runway U راه پرواز باند پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways U راه پرواز باند پرواز
features U عوارض زمین عارضه
featured U عوارض زمین عارضه
feature U عوارض زمین عارضه
key terrain features U عوارض حساس زمین
featuring U عوارض زمین عارضه
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight U پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
laydown bombing U بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
flightless U بی پرواز
ceiling U حد پرواز
sorties U پرواز
flight line U خط پرواز
fly U پرواز
night flying U پرواز
night flying U شب پرواز کن
flying U پرواز
flight deck U پل پرواز
flight decks U پل پرواز
sortie U پرواز
blast-off U پرواز
blast off U پرواز
trip U پرواز
tripped U پرواز
trips U پرواز
flight U پرواز
ceilings U حد پرواز
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
kite U پرواز کردن
in-flight U حین پرواز
flighty deck U اطاق پرواز
soloists U خلبان تک پرواز
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
combat available U اماده به پرواز
blood agent U مدت پرواز
icarian U بلند پرواز
soloist U خلبان تک پرواز
aviate U پرواز کردن
fly U پرواز کردن
flybys U پرواز در ارتفاع کم
kites U پرواز کردن
goggle U عینک پرواز
flight deck U عرشه پرواز
flight decks U عرشه پرواز
flyby U پرواز در ارتفاع کم
administrative flight U پرواز اداری
to take off U پرواز کردن
goggling U عینک پرواز
helm U سکان پرواز
flightworthy U قابل پرواز
goggled U عینک پرواز
to take wing U پرواز کردن
flypast U پرواز در ارتفاع کم
flying U پرواز کننده
free flight U پرواز ازاد
high flying U بلند پرواز
visual flight U پرواز بصری
volitant U پرواز کننده
single flight U پرواز رفت
return flight U پرواز برگشت
helms U سکان پرواز
air medal U نشان پرواز
flyable U قابل پرواز
runways U خیابان پرواز
ambitious U بلند پرواز
flying ground U میدان پرواز
high-flying U بلند پرواز
altivolant U بلند پرواز
flying shot U تیر سر پرواز
runways U باند پرواز
flying speed U سرعت پرواز
runway U باند پرواز
runway U خیابان پرواز
volant U پرواز کننده
sortie reference U شماره پرواز
flight engineer U مهندس پرواز
take off U پرواز کردن
soarer U پرواز کننده
flight gear U لباس پرواز
flight leader U فرمانده پرواز
flight level U سقف پرواز
flight level U سطح پرواز
dead reckonning U پرواز کور
winging U پرواز پرش
flight U مسیر پرواز
flege U قابل پرواز
ceilings U سقف پرواز
space flight U پرواز فضایی
ceiling U سقف پرواز
flight clearance U اجازه پرواز
flight computer U کامپیوتر پرواز
wing U پرواز پرش
flight control U کنترل پرواز
flight U پرواز کردن
mission ready U اماده پرواز
instrument fkight U پرواز کور
scamper U پرواز سریع
flight path U مسیر پرواز
flight manual U دستورالعمل پرواز
scampers U پرواز سریع
flight ration U جیره پرواز
post flight U بعد از پرواز
cruising altitude U ارتفاع پرواز
instrument flight U پرواز کور
flight platform U سکوی پرواز
flight navigator U هدایتگر پرواز
flying officer U افسر پرواز
scampered U پرواز سریع
preflight U قبل از پرواز
to launch into the air U پرواز کردن
flight operations U عملیات پرواز
on the wing U پرواز کننده
aspirational [British E] <adj.> U بلند پرواز
scampering U پرواز سریع
path of flight U مسیر پرواز
airspace restricted area U منطقه پرواز محدود
outfly U در پرواز پیشی افتادن از
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
What's the flight number? U شماره پرواز چیست؟
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
final heading U مسیر پرواز نهایی
glide mode U روش پرواز ازاد
before flight inspection U بازدید قبل از پرواز
airspace restricted area U منطقه محدودیت پرواز
preflight U قبل از شروع پرواز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com