English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
footholds U جای ثابت پایگاه
foothold U جای ثابت پایگاه
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
staff U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
personnel U پرسنل
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
cadres U پرسنل پیمانی
trooping U پرسنل دار
adjutant general U دایره پرسنل
shipmate U پرسنل هم ناو
crew U پرسنل ناو
intransit strenth U پرسنل سیال
troop U پرسنل دار
cadre U پرسنل پیمانی
all hands U کلیه پرسنل
personnel officer U افسر پرسنل
trooped U پرسنل دار
crewed U پرسنل ناو
crewing U پرسنل ناو
operating personnel U پرسنل فعال
complements U پرسنل سازمانی
turout U تجمع پرسنل
ship's company U پرسنل ناو
operations personal U پرسنل عملیات
complement U پرسنل سازمانی
crews U پرسنل ناو
complementing U پرسنل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
permanent party U پرسنل دایمی
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
ration method U روش تغذیه پرسنل
regular U پرسنل کادر منظم
service number U شماره خدمتی پرسنل
regulars U پرسنل کادر منظم
staffs U پرسنل ستاد ستادی
staff U پرسنل ستاد ستادی
staffed U پرسنل ستاد ستادی
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
evacuee U پرسنل تخلیه شده
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
evacuees U پرسنل تخلیه شده
lag rate U میزان کسری پرسنل
proceed time U زمان انتقال پرسنل
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
station U پایگاه
post U پایگاه
sited U پایگاه
platforms U پایگاه
sites U پایگاه
platform U پایگاه
stationed U پایگاه
stations U پایگاه
post- U پایگاه
posted U پایگاه
status U پایگاه
site U پایگاه
campound U پایگاه
aboard U در پایگاه
lodgment or lodge U پایگاه
posts U پایگاه
home port U پایگاه اصلی
height of site U ارتفاع پایگاه
spaceport U پایگاه فضایی
filbert base U پایگاه فریبنده
landing site U پایگاه فرود
filbert base U پایگاه دروغین
advance base U پایگاه جلو
air force base U پایگاه هوایی
knowledge base U پایگاه دانش
space platform U پایگاه فضایی
knowledge base U پایگاه معلومات
achieved status U پایگاه اکتسابی
knowledge base U پایگاه اگاهی
class status U پایگاه طبقهای
data base U پایگاه داده ها
hardened site U پایگاه مقاوم
social status U پایگاه اجتماعی
air base U پایگاه هوایی
defense base U پایگاه دفاعی
defense base U پایگاه پدافندی
home port U پایگاه مادر
space stations U پایگاه فضایی
battle station U پایگاه جنگی
battle station U پایگاه رزمی
database U پایگاه داده ها
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
naval base U پایگاه دریایی
naval station U پایگاه دریایی
databases U پایگاه داده ها
professional status U پایگاه حرفهای
space station U پایگاه فضایی
data banks U پایگاه داده ها
outpost U پایگاه مرزی
encampment U اردو پایگاه
base defense U پدافند از پایگاه
base command U فرماندهی پایگاه
encampments U اردو پایگاه
base camp U پایگاه مبنا
data banks U پایگاه داده
air bases U پایگاه هوایی
automatic take U تغییر پایگاه
base defense U پدافند پایگاه
base development U تهیه پایگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com