English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goalthrow U پرتاب دروازه بان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
goal throw U پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
long ball U پرتاب از دور به دروازه
Other Matches
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
gates U دروازه
gateway U دروازه
gateways U دروازه
hoop U دروازه
goals U دروازه
hoops U دروازه
goal U دروازه
portal U دروازه
portals U دروازه
barbacan U دروازه
barbican U دروازه
port U دروازه
gate U دروازه
goal area line U خط دروازه
gateposts U بازوی دروازه
keep goal U دروازه بانی
goal posts U پایههای دروازه
octroi U مالیات دم دروازه
goals U دروازه بان
wicket U دروازه کوچک
logic gate U دروازه منطقی
attacting zone U منطقه دروازه
gatepost U بازوی دروازه
goal area U منطقه دروازه
goal U دروازه بان
between the pipes U تیر دروازه
goal mouth U دهانه دروازه
goal keeper line U خط دروازه بان
goal keeper U دروازه بان
goal crease U محوطه دروازه
wickets U دروازه کوچک
puck stopper U دروازه بان
gatekeeper U دروازه بان
starting gate U دروازه شروع
gatekeepers U دروازه بان
goalkeeper U دروازه بان
goal tender U دروازه بان
tend goal U حفظ دروازه
goalkeepers U دروازه بان
goalar U دروازه بان
goalie U دروازه بان
goalies U دروازه بان
in goal U دروازه بان
save U نجات دروازه
saved U نجات دروازه
saves U نجات دروازه
own goals U گل به دروازه خودی
octroi U دروازه بانی
tend goal U دروازه بانی
own goal U گل به دروازه خودی
keepers U دروازه بان
hoops U دروازه کروکه
hoop U دروازه کروکه
keeper U دروازه بان
gate keeper U دروازه بان
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
crossbars U تیرک افقی دروازه
gatehouses U اطاق دروازه بان
double reverse U شوت برگردان به دروازه
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
upright U تیرک عمودی دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
warder U نگهبان دروازه یا قصر
gatehouse U اطاق دروازه بان
crossbar U تیرک افقی دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
catching glove U دستکش دروازه بان
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
goal kick U شوت بسوی دروازه
goal umpire U دروازه بان واترپولو
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
sally port U دروازه عبور از قلعه
sally port U دروازه بزرگ قلعه
shootings U شوت بسوی دروازه
deciding U نزدیک به دروازه حریف
gate U دروازه شروع اسکی
petard U بمب دروازه ریز
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
warders U نگهبان دروازه یا قصر
standup goalie U دروازه بانی ایستاده
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gates U دروازه شروع اسکی
goal games U بازیهای دروازه دار
flopper U دروازه بان شیرجه رو
fast break U حمله سریع به دروازه
shooting U شوت بسوی دروازه
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
gatehouses U اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
clearest U دفع توپ ازحوالی دروازه
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
nineteen U علامت تعویض دروازه بان
nineteens U علامت تعویض دروازه بان
gatepost U تیر چار چوب دروازه
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
clear U دفع توپ ازحوالی دروازه
in U توپی که وارد دروازه شده
in- U توپی که وارد دروازه شده
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
active U دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears U دفع توپ ازحوالی دروازه
gateposts U تیر چار چوب دروازه
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
clearer U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
peels U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavier U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavies U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
heavy U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
peel U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
place kick U توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
gopura U [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot U گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
deflections U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com