Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gravity extraction
U
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
waiver
U
بار قابل پرتاب به خارج ازهواپیما
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
paradrag drop
U
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free fall
U
سقوط ازاد
drop hammer
U
چکش سقوط ازاد
free type parachute
U
چتر سقوط ازاد
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
foul line
U
خط پرتاب ازاد
conversions
U
پرتاب ازاد
conversion
U
پرتاب ازاد
charity shot
U
پرتاب ازاد
sharity stripe
U
خط پرتاب ازاد
charity line
U
خط پرتاب ازاد
free throw
U
پرتاب ازاد
free throw lane
U
مستطیل پرتاب ازاد
corner throw
U
پرتاب ازاد از گوشه
key hole
U
منطقه پرتاب ازاد
free throw area
U
منطقه پرتاب ازاد
free throw circle
U
دایره پرتاب ازاد
converted
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converts
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converting
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
convert
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
goal throw
U
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
outside
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
thrusts
U
فشار موتور نیروی پرتاب
thrusting
U
فشار موتور نیروی پرتاب
thrust
U
فشار موتور نیروی پرتاب
zero length launching
U
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
loose end
U
سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
loose ends
U
سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
hydraulics
U
فن استفاده از نیروی اب متحرک
foot sweep
U
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
power dive
U
با استفاده از نیروی موتور طیاره
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
airdrop
U
بارریزی هوایی
high velocity drop
U
بارریزی سریع
impact point
U
نقطه بارریزی
drop altitude
U
ارتفاع بارریزی
heavy drop
U
بارریزی سنگین
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
airdrop platform
U
سکوی بارریزی هوایی
extraction parchute
U
چتر بارریزی از هواپیما
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
airdrop container
U
جعبه مخصوص بارریزی هوایی
aerial platform
U
سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform
U
پالت مخصوص بارریزی هوایی
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
platform load
U
بار اماده برای بارریزی هوایی
computed air release point
U
نقطه بارریزی پیش بینی شده
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
elapses
U
سقوط
crashes
U
سقوط
crack up
U
سقوط
fall
U
سقوط
prolapse
U
سقوط
crashed
U
سقوط
collapse
U
سقوط
downfall
U
سقوط
crash
U
سقوط
crack-up
U
سقوط
crashing
U
سقوط
nosediving
U
سقوط
nosedives
U
سقوط
crashingly
U
سقوط
prolapsus
U
سقوط
nosedived
U
سقوط
nosedive
U
سقوط
come down
U
سقوط
elapse
U
سقوط
elapsing
U
سقوط
collapsed
U
سقوط
dropping
U
سقوط
low dwon
U
سقوط
chute
U
سقوط
collapsing
U
سقوط
chutes
U
سقوط
tailspin
U
سقوط
falling
U
سقوط
collapses
U
سقوط
dropped
U
سقوط
drops
U
سقوط
drop
U
سقوط
downcome
U
سقوط
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
break down
U
سقوط ناگهانی
crashing
U
سقوط کردن
stumbling blocks
U
سبب سقوط
drop
U
افت سقوط
drop
U
چکه سقوط
falling
U
سقوط کننده
loss
U
گریز سقوط
crashingly
U
سقوط کردن
crash
U
سقوط کردن
crashes
U
سقوط کردن
chutes
U
ریزش با سقوط
arrested
U
جلوگیری از سقوط
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
arrest
U
جلوگیری از سقوط
lapse inconduct
U
سقوط در رفتاروکردار
lapse vi
U
سقوط کردن
chute
U
سقوط انحطاط
abort
U
سقوط کردن
aborted
U
سقوط کردن
aborting
U
سقوط کردن
aborts
U
سقوط کردن
chute
U
ریزش با سقوط
nosediving
U
سقوط کردن
crashed
U
سقوط کردن
chutes
U
سقوط انحطاط
stumbling block
U
سبب سقوط
arrests
U
جلوگیری از سقوط
dropped
U
چکه سقوط
dropping
U
افت سقوط
nosedived
U
سقوط کردن
fall
U
سقوط کردن
dropping
U
چکه سقوط
nosedive
U
سقوط کردن
drops
U
چکه سقوط
drops
U
افت سقوط
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
gastroptosis
U
سقوط معده
prolapse of the uterus
U
سقوط رحم
tailspin
U
سقوط کردن
velocity of fall
U
سرعت سقوط
nosedives
U
سقوط کردن
fall velocity
U
سرعت سقوط
dropped
U
افت سقوط
fall
U
افت سقوط
wipe out
U
سقوط کردن
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
crashed
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
proctoptosis
U
سقوط روده راست
plumper
U
دروغ صرف سقوط
crash-lands
U
سقوط کردن هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com