Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pumpkin
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
sweepers
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
fill
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pinfall
U
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
mixers
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
straight ball
U
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
big ball
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
maples
U
میلههای بولینگ
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
dead wood
U
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
pocket split
U
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
baby split
U
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
blow
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
foundation
U
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pinspotter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
pinsetter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
worcester
U
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
counted
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler
U
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
jet engines
U
موتور پرتابی
jet engine
U
موتور پرتابی
ballistic motion
U
حرکت پرتابی
throwing events
U
رشتههای پرتابی
bank shot
U
پرتابی که به تخته بخورد
combinatorics
U
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
chigi
U
ضربه پرتابی دست تکواندو
obstructionist
U
اکثریت می اندازد
roundest
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
round
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
called strick
U
پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
the ink blots
U
این مرکب لک می اندازد
The trees give a pleasant shade .
U
درختان سایه قشنگه می اندازد
throw
U
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws
U
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing
U
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
It reminds me of my schooldays .
U
مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
memento mori
U
کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
odder
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
drives
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
jump ball
U
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
grounder
U
موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
drive
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
petroleur
U
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
megascope
U
یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
What advice would you give to someone starting up in business?
U
چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
filibustered
U
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
leadsman
U
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
filibuster
U
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibustering
U
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibusters
U
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
connections
U
میلههای رابط
parallel bars
U
میلههای پارالل
rods of corti
U
میلههای کورتی
seal bars
U
میلههای اب بندی
split
U
میلههای باقیمانده
net posts
U
میلههای تور
grates
U
میلههای اهنی
grated
U
میلههای اهنی
leave
U
میلههای جامانده
leaving
U
میلههای جامانده
grate
U
میلههای اهنی
four horsemen
U
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
He shoots well
U
خوب تیر می اندازد ( تیر انداز خوبی است )
bacillar
U
بشکل میلههای کوچک
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
bacillary
U
بشکل میلههای کوچک
driving bit
U
هویزه میلههای اسب
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
ends
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
ended
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
end
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
bocci
U
بولینگ ایتالیایی
bowls
U
بازی بولینگ
curl
U
بولینگ روی یخ
curled
U
بولینگ روی یخ
curls
U
بولینگ روی یخ
bowl
U
بازی بولینگ
bowling alley
U
تالار بولینگ
bowling alleys
U
تالار بولینگ
bowling
U
بازی بولینگ
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
sash
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
lawn bowling
U
بولینگ روی چمن
mothers-in-law
U
میله شماره 7 بولینگ
kingpin
U
میله شماره 5 بولینگ
nine pins
U
نوعی بولینگ قدیمی
carries
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
candlepin
U
میله باریک بولینگ
mother-in-law
U
میله شماره 7 بولینگ
bowling bag
U
ساک بازیگر بولینگ
carrying
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
dutchman
U
بازیگر بولینگ هلندی
carry
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
carried
U
انداختن یک یا دو میله بولینگ
kingpin
U
میله بازی بولینگ
ball return
U
بازگشت گوی بولینگ
skittle
U
میله چوبی بولینگ
tenpin
U
بازی بولینگ ده میلهای
headpin
U
میله شماره 1 بولینگ
directors
U
سرپرست تیم بولینگ
director
U
سرپرست تیم بولینگ
dead
U
گوی بولینگ ضعیف
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
dutch 00
U
بولینگ هلندی با حساب 002
ninepin
U
بازی بولینگ با 9 میله چوبی
tenpins
U
بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
ten strike
U
ضربت بازی بولینگ ده میلهای
ball retour track
U
مسیر بازگشت گوی بولینگ
pitch
U
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches
U
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
composite average
U
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
flat ball
U
گوی بولینگ خارج از بازی
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
bowl
U
مسابقه وجشن بازی بولینگ
perfect game
U
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
semi spinner
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi roller
U
پرتاب دورانی گوی بولینگ
duckpin
U
بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
bowls
U
مسابقه وجشن بازی بولینگ
mark
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
slows
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
light hit
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
slowing
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
candlepins
U
بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
high
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
marks
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
do split
U
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
slowest
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
highest
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
spare
U
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
crown green bowls
U
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
lilies
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lily
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
full spinner
U
حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
slow
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowed
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slower
U
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
spared
U
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
highs
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com