Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
receive
U
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
receives
U
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parity
U
نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
accept
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepting
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepts
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
interactive
U
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
channeling
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
telematics
U
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
channelled
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channels
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
readies
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
ready
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readying
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readied
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
connects
U
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
connect
U
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
medium
U
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
mediums
U
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
hitting
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
tests
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tested
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
end
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
asynchronous
U
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
ends
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
saturation
U
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
universal
U
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
separates
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
contention
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contentions
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
separated
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
MNP 0
U
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
personal
U
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
HyperTerminal
U
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
TCP/IP
U
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallels
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tail
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
admittance
U
پذیرش
reception
U
پذیرش
acceptances
U
پذیرش
receptions
U
پذیرش
induction
U
پذیرش
inductions
U
پذیرش
acceptance
U
پذیرش
admission
U
پذیرش
admissions
U
پذیرش
adoption
U
پذیرش
intakes
U
پذیرش
assenting
U
پذیرش
acceptance limit
U
حد پذیرش
assented
U
پذیرش
acceptation
U
پذیرش
assent
U
پذیرش
assents
U
پذیرش
patient
U
پذیرش
patients
U
پذیرش
intake
U
پذیرش
receptivity
U
قدرت پذیرش
admission port
U
دریچه پذیرش
admission of liability
U
پذیرش تعهدات
acceptance test
آزمون پذیرش
selective admission
U
پذیرش انتخابی
tolerability
U
قابلیت پذیرش
refuse
U
عدم پذیرش
refused
U
عدم پذیرش
refuses
U
عدم پذیرش
admission rate
U
میزان پذیرش
cry uncle
<idiom>
U
پذیرش شکست
face the music
<idiom>
U
پذیرش نسخه
reception
U
دریافت پذیرش
receptionist
U
متصدی پذیرش
acceptance of offer
U
پذیرش پیشنهاد
receptions
U
دریافت پذیرش
Reception
U
پذیرش هتل
admission requirements
U
شرایط پذیرش
social acceptance
U
پذیرش اجتماعی
repulsion
U
عدم پذیرش
acceptable
U
قابل پذیرش
refusing
U
عدم پذیرش
magnetic susceptibility
U
پذیرش مغناطیسی
adequately
[sufficiently]
<adv.>
U
قابل پذیرش
group acceptance
U
پذیرش گروهی
sufficiently
<adv.>
U
قابل پذیرش
sufficing
<adj.>
U
قابل پذیرش
induction station
U
مرکز پذیرش
sufficient
<adj.>
U
قابل پذیرش
imprimatur
U
تصویب پذیرش
adequate
<adj.>
U
قابل پذیرش
acceptable
<adj.>
U
قابل پذیرش
good
[sufficient]
<adj.>
U
قابل پذیرش
rejection
U
عدم پذیرش
admission
U
پذیرش به بیمارستان
satisfactory
<adj.>
U
قابل پذیرش
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
rejecting
U
عدم پذیرش چیزی
rejected
U
عدم پذیرش چیزی
readiness to accept
آمادگی برای پذیرش
susceptive
U
پذیرنده اماده پذیرش
application study
U
بررسی پذیرش اماد
denials
U
عدم پذیرش حاشا
denial
U
عدم پذیرش حاشا
reject
U
عدم پذیرش چیزی
receptee
U
افراد مورد پذیرش
impassablility
U
غیر قابل پذیرش
susceptible
U
حساس مستعد پذیرش
acceptability
U
قابلیت پذیرش پسندیدگی
take a back seat
<idiom>
U
پذیرش پستترین مقام
hire out
<idiom>
U
پذیرش برای شغل
college admission tests
آزمونهای پذیرش دانشجو
rejects
U
عدم پذیرش چیزی
bankable
U
قابل پذیرش در بانک
CDs
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
receptions
U
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
emergency admission
U
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
declaration of intention
U
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
keyboard send receive
U
صفحه کلید ارسال- پذیرش
market acceptance
U
پذیرش کالا توسط بازار
acceptance sampling
U
پذیرش کالاپس از نمونه برداری
hearing of evidence
U
پذیرش سند و گواهی
[حقوق]
americanization
U
پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
taking of evidence
U
پذیرش سند و گواهی
[حقوق]
reception
U
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
ksr
U
کلمه کلیدی ارسال-پذیرش
take one's own medicine
<idiom>
U
پذیرش محاکمه بدون شکایت
sensate
U
اماده پذیرش حس احساس کردن
communication line
U
خط ارتباطی
long distance line
U
خط ارتباطی
disconnectedness
U
بی ارتباطی
tie line
U
خط ارتباطی
irrelation
U
بی ارتباطی
incorerence rency
U
بی ارتباطی
inconsequence
U
بی ارتباطی
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
to refuse somebody admittance to something
U
پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
write off
<idiom>
U
پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
freeload
<idiom>
U
پذیرش غذا وخانه باهزینه دیگری
throw up one's hands
<idiom>
U
توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
communication device
U
دستگاه ارتباطی
communication network
U
شبکه ارتباطی
communication protocol
U
پروتکل ارتباطی
communication system
U
نظام ارتباطی
communication channels
U
وسایل ارتباطی
communication channel
U
کانال ارتباطی
telecommunication cable
U
کابل ارتباطی
communication link
U
اتثال ارتباطی
trunk cable
U
کابل ارتباطی
association pathway
U
گذرگاه ارتباطی
association nuclei
U
هستههای ارتباطی
association neuron
U
نورون ارتباطی
association areas
U
مناطق ارتباطی
long distance cable
U
کابل ارتباطی
communication channel
U
کانل ارتباطی
communication cable
U
کابل ارتباطی
answer/originate
U
رسانه ارتباطی
communication interface
U
میانجی ارتباطی
communication link
U
پیوند ارتباطی
communication channel
U
مجرای ارتباطی
communications terminal
U
ترمینالهای ارتباطی
network
U
شبکه ارتباطی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com