English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exposing U درمعرض اشعه قرار دادن
exposes U درمعرض اشعه قرار دادن
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
disposure U درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
rem U مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
floodlight U نورافشانی کردن
floodlights U نورافشانی کردن
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
substantial U جسمی
carnal U جسمی
corporeal U جسمی
corporals U جسمی
bodily pain U جسمی
corporal U جسمی
somatic U جسمی
material U کلی جسمی
physically handicapped U معلول جسمی
so matic U طبیعی جسمی
physical psychological U جسمی- روانی
superphysical U ابر جسمی
materials U کلی جسمی
disposable U درمعرض
subjected U درمعرض
subject U درمعرض
open U درمعرض
opened U درمعرض
subjecting U درمعرض
prone U درمعرض
opens U درمعرض
subjects U درمعرض
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
wind U درمعرض بادگذاردن
susceptibility U درمعرض بودن
disposure U درمعرض گذاری
to hang by the eyelids U درمعرض خطربودن
visually U درمعرض دید
visual U درمعرض دید
breathy U درمعرض نسیم
exposure U درمعرض گذاری
visuals U درمعرض دید
exposures U درمعرض گذاری
winds U درمعرض بادگذاردن
phenomenon U پدیده
kerr magnetooptical effect U پدیده کر
phenomena U پدیده ها
phi phenomenon U پدیده فی
magnetooptical effect U پدیده کر
kerr effect U پدیده کر
transubstantiation U تبدیل جسمی بجسم دیگر
the colouring p of a substance U ماده رنگ دهنده جسمی
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
somatotypic U نوع جسم ساختمان جسمی
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
somatotype U نوع جسم ساختمان جسمی
solarize U درمعرض افتاب قراردادن
exhibiting U درمعرض نمایش قراردادن
draughth U درمعرض جریان هوا
exhibited U درمعرض نمایش قراردادن
exhibits U درمعرض نمایش قراردادن
exhibit U درمعرض نمایش قراردادن
to expose to sale U درمعرض فروش گذاشتن
bleaker U درمعرض بادسرد متروک
exposure to cold U درمعرض سرما بودن
bleak U درمعرض بادسرد متروک
bleakly U درمعرض بادسرد متروک
bleakest U درمعرض بادسرد متروک
confiscable U درمعرض ضبط وتوقیف
confiscatable U درمعرض ضبط وتوقیف
vulnerable U درمعرض اسیب در معرض
disposal U مصرف درمعرض گذاری
susceptibility U درمعرض اسیب بودن
purkinje phenomenon U پدیده پورکینجه
valsalva phenomenon U پدیده والسالوا
social phenomenon U پدیده اجتماعی
staircase phenomenon U پدیده پلکانی
quantum phonomenon U پدیده کوانتومی
valsalva manever U پدیده والسالوا
cotton effect U پدیده کاتن
doppler effect U پدیده دوپلر
greenhose effect U پدیده گلخانهای
kelvin effect U پدیده کلوین
aperiodic phenomenon U پدیده بی نوسان
phenology U پدیده شناسی
antecendent phenomenon U پدیده پیشین
phenomenalism U پدیده گرایی
phenomenologist U پدیده شناس
phenomenology U پدیده شناسی
adiabatic phenomena U پدیده ادیاباتیک
meteors U پدیده هوایی
meteor U پدیده هوایی
aubert phenomenon U پدیده اوبرت
greenhouse effect U پدیده گلخانهای
tunnel effect U پدیده تونلی
volta effect U پدیده ولتا
tau effect U پدیده تائو
zeigarnik effect U پدیده زایگارنیک
bernoulli effect U پدیده برنولی
schottky effect U پدیده شوتکی
peltier effect U پدیده پلتیه
seebeck effect U پدیده زبک
bandwag U پدیده همرنگی
reacting phenomenon U پدیده واکنشی
epiphenomenon U پدیده همایند
heredity U رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
market U درمعرض فروش قرار دادن
markets U درمعرض فروش قرار دادن
exposing U درمعرض گذاشتن نمایش دادن
marketed U درمعرض فروش قرار دادن
exposes U درمعرض گذاشتن نمایش دادن
expose U درمعرض گذاشتن نمایش دادن
sun U درمعرض افتاب قرار دادن
sunned U درمعرض افتاب قرار دادن
sunning U درمعرض افتاب قرار دادن
to put on the market U درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market U درمعرض فروش قرار دادن
suns U درمعرض افتاب قرار دادن
negative cotton effect U پدیده منفی کاتن
wever bray phenomenon U پدیده وور- بری
doppler shift U اندازه پدیده دوپلر
statistical artifact U پدیده تصنعی اماری
charge exchange phenomenon U پدیده تبادل بار
psychic U واسطه پدیده روحی
phenology U زیست پدیده شناسی
phenomenological U وابسته به پدیده شناسی
positive cotton effect U پدیده مثبت کاتن
thermionic emission U پدیده نشر گرمایونی
flywheel effect U پدیده چرخ لنگری
aubert forster phenomenon U پدیده اوبرت- فورستر
declination U فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
penance U تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
cynergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
Observation of natural phenomena . U ملاحظه پدیده های طبیعی
synergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures U : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
diastase U دیاستاز واسطه پدیده های حیاتی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
variable pitch U جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
neural net U مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
natural erosion U فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
glow U تابش
radiation U تابش
glinting U تابش
coruscation U تابش
total radiation U تابش کل
effulgence U تابش
glowed U تابش
glows U تابش
radiational U تابش
radiation of heat U تابش
lustre U تابش
irradiation U تابش
phosphorogenic U تابش زا
fulgency U تابش
glints U تابش
erythema U تابش
eradiation U تابش
isodose U هم تابش
effulge U تابش
shine U تابش
radioactivity U تابش
brilliance U تابش
glitters U تابش
emission U تابش
shines U تابش
glint U تابش
emissions U تابش
glitter U تابش
glittered U تابش
glinted U تابش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com