English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mackinaw U پتوی ضخیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stroud U پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
cooler U پتوی سبک اسب برای بعد ازمسابقه
to tuck up a child [British E] U پتوی روی بچه را درست کردن [که سرما نخورد]
to tuck in a child U پتوی روی بچه را درست کردن [که سرما نخورد]
wet blankets U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
coarser U ضخیم
coarse U ضخیم
coarsest U ضخیم
squatty U ضخیم
thickish U نسبتا ضخیم
thickeners U ضخیم ساز
thicken U ضخیم کردن
kraft paper U کاغذ ضخیم
paper base laminate U کاغذ ضخیم
thickened U ضخیم کردن
thickens U ضخیم کردن
russetting U ضخیم زبر
junk bozrd U مقوای ضخیم
straw board U مقوای ضخیم
russeting U ضخیم زبر
boldface U حروف ضخیم
thickener U ضخیم ساز
thickly U نسبتا ضخیم
body U ضخیم کردن
bodies U ضخیم کردن
russet U روستایی ضخیم
plank U تخته ضخیم
blunting U دارای لبه ضخیم رک
grossest U شرم اور ضخیم
grosses U شرم اور ضخیم
blunts U دارای لبه ضخیم رک
gigas U برگهای ضخیم تر و تیره تر
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
grossed U شرم اور ضخیم
gross U شرم اور ضخیم
shear thickening U ضخیم شدن برش
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bluntest U دارای لبه ضخیم رک
blunter U دارای لبه ضخیم رک
blunted U دارای لبه ضخیم رک
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
blunt U دارای لبه ضخیم رک
grossing U شرم اور ضخیم
grosser U شرم اور ضخیم
gigas U دارای ساقه ضخیم تر
macrame U توری ضخیم و ریشه دار
bulge out U شکم دادن ضخیم شدن
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
bold face U حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
pall U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
palled U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
stencil paper U کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
reefer U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefers U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto U رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade U ضخیم کردن هموار کردن
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com