Perdic | پتانسیومتر پلهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 37 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	deflection potentiometer U	پتانسیومتر پلهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	potentiometer U	پتانسیومتر پتانسیومتر اندازه گیری
	stepped up separation U	حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
	potentiometer U	پتانسیومتر
	y potentiometer U	پتانسیومتر- ایگرگ
	x potentiometer U	پتانسیومتر ایکس
	magnetic potentiometer U	پتانسیومتر مغناطیسی
	inductive potentiometer U	پتانسیومتر القائی
	slide wire potentiometer U	پتانسیومتر با سیم لغزان
	decrement U	کاستن پلهای
	quantizer U	پلهای کننده
	quantize U	پلهای کردن
	variable speed transmission U	گیربکس پلهای
	step function U	تابع پلهای
	companionway U	نرده پلهای
	multiple contact switch U	کلید پلهای
	companionways U	نرده پلهای
	variable speed drive U	محرکه پلهای
	incrementally U	تغییرات پلهای
	decrementation U	کاهش پلهای
	stepping switch U	گزینه پلهای
	fiddle blocks U	قرقره پلهای
	topside U	پلهای باز ناو
	stepwise elution analysis U	تجزیه شستشوی پلهای
	cone pulley drive U	محرکه صفحه پلهای
	sidestep U	صعود پلهای از پهلو
	sidestepped U	صعود پلهای از پهلو
	cross wall U	دیوار پلهای عرضی
	sidestepping U	صعود پلهای از پهلو
	sidesteps U	صعود پلهای از پهلو
	step drawdown test U	ازمایش لغت پلهای در چاه
	decrement U	میزان کاهش کاستن پلهای
	sidestep traverse U	صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
	burn one's bridges behind one <idiom> U	پلهای پشت سرش راخراب کردن
	tusk tenon U	زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
	phenolic epoxy U	خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
	cascade connection U	اتصال کاسکاد اتصال پلهای

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy