Perdic | پایین زیرین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	downward U	پایین زیرین
	neath or neath U	پایین زیرین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	downhaul U	پایین کشیدن رشته پایین کشنده
	depress U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	depresses U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	down U	سوی پایین بطرف پایین
	vertically U	از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
	inferior U	زیرین
	under- U	زیرین
	undersides U	زیرین
	inferiors U	زیرین
	underlip U	لب زیرین
	underlips U	لب زیرین
	subjecent U	زیرین
	after mentioned U	زیرین
	underside U	زیرین
	under U	زیرین
	downstair U	زیرین
	underlines U	خط زیرین
	underscored U	زیرین خط
	underscores U	زیرین خط
	following U	زیرین
	underscore U	زیرین خط
	underline U	خط زیرین
	following on U	زیرین
	following <adj.> U	زیرین
	underscoring U	زیرین خط
	underlined U	خط زیرین
	tropopause U	زیرین مرز
	sub grade U	لایه زیرین
	named here under U	نامبرده زیرین
	bedding U	لایه زیرین
	nether lip or jaw U	لب یا ارواره زیرین
	the f. words U	کلمات زیرین
	limb U	اندام زیرین
	undercuts U	ببرش زیرین
	undercut U	ببرش زیرین
	limbs U	اندام زیرین
	undercoat U	پشم زیرین
	troposphere U	زیرین سپهر
	underneath U	زیرین پایینی
	underpart U	زیرین بخش
	the underwritten names U	نامهای زیرین
	the figure below U	رقم زیرین
	underworld U	زیرین جهان
	ulna U	زند زیرین
	bottom line U	طناب زیرین
	subway U	مجرای زیرین
	true pelvis U	لگن زیرین
	underpass U	زیرین راه
	underpasses U	زیرین راه
	beneath U	زیرین پایینی
	maxilla U	ارواره زیرین
	lower floor U	اشکوب زیرین
	dewatering outlets U	خروجی زیرین
	inferior planets U	سیارات زیرین
	cutis U	پوست زیرین
	culet U	پخ زیرین برلیان
	base stone U	سنگ زیرین
	hypolimnion U	اب سرد زیرین
	inferior colliculus U	برجستگی زیرین
	bottom slide U	لغزنده زیرین
	mandibular U	ارواره زیرین
	subways U	مجرای زیرین
	labium U	لب زیرین حشره
	nether millstone U	اسیاسنگ زیرین
	hypodermis U	پوست زیرین
	underside U	طرف یا سوی زیرین
	nether millstone U	سنگ زیرین اسیاب
	undersides U	طرف یا سوی زیرین
	press bed U	بخش زیرین پرس
	inframaxillary U	وابسته به ارواره زیرین
	infra axillary U	وابسته به ارواره زیرین
	lower branch of meridian U	نصف النهار زیرین
	inframaxillary nerves U	پیهای ارواره زیرین
	undergrowth U	پشم یارویش زیرین
	trismus U	تشنج ارواره زیرین
	top lift U	طبقه زیرین پاشنه پا
	coarse adjustment knob	دکمه تنظیم زیرین
	binder course U	قشر زیرین رویه
	cutis U	لایه زیرین پوست
	calipee U	کاسه زیرین لاک پشت
	stag evil U	تشنج ارواره زیرین اسب
	semibasement U	نیم طبقه زیرین ساختمان
	jowls U	ارواره زیرین پرنده گونه
	eupelagic environment U	محیط زیر لایه زیرین
	mandibular U	اروارهای وابسته به ارواره زیرین
	orlop U	عرشه زیرین کشتی جنگی
	orlop deck U	عرشه زیرین کشتی جنگی
	jowl U	ارواره زیرین پرنده گونه
	neck necessity U	قسمت زیرین تاج ستون
	martingale U	طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
	jib U	بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
	jibbed U	بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
	jibs U	بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
	jibbing U	بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
	diffusion U	روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
	premaxilla U	استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
	labrum U	لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
	overshot jaw U	ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
	rhizome U	ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
	hard contact printing U	چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
	under weft U	پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
	underlays U	در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
	underlay U	در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
	overbite U	پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
	underpass U	گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
	underpasses U	گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
	low level U	پایین
	infara U	پایین تر
	beneath U	پایین
	bottoms U	پایین
	infara U	پایین
	further down U	پایین تر
	neath or neath U	پایین تر
	neath or neath U	پایین
	hypogenous U	پایین رو
	bottom U	پایین
	low U	پایین
	lowers U	پایین تر
	lowering U	پایین تر
	lower U	پایین تر
	submiss U	پایین
	subteen U	پایین تر از سن 31
	tailwater U	پایین اب
	bal U	از مچ پا به پایین
	lower limit U	حد پایین
	subatmospheric U	پایین تر از جو
	lower most U	پایین تر
	lower U	پایین
	shitu U	پایین
	below U	پایین
	dowm U	پایین
	down stairs U	پایین
	lowered U	پایین تر
	underneath U	پایین
	sub- U	یا پایین تر
	beneath U	پایین تر
	down U	پایین
	shortest U	پایین تر
	shorter U	پایین تر
	short U	پایین تر
	de- U	پایین
	flattest U	پایین
	thereinafter [archaic or formal] <adv.> U	در پایین
	below <adv.> U	در پایین
	hereinafter [formal] <adv.> U	در پایین
	vide infara U	پایین
	hereafter <adv.> U	در پایین
	flat U	پایین
	lower most U	پایین ترین
	downstream U	پایین رود
	lower threshold U	استانه پایین
	lowermost U	پایین ترین
	downstream U	پایین دست
	go dan barai U	رد کردن از پایین
	lowpass U	پایین گذار
	low resolution U	وضوح پایین
	breast U	نورد پایین
	submaxilla U	ارواره پایین
	alow U	روبه پایین
	lower mast U	دکل پایین
	lower limit U	کران پایین
	face down feed U	خورد رو به پایین
	go down U	پایین رفتن
	oars down U	پارو پایین
	nutate U	پایین افتادن
	nutant U	پایین افتاده
	nether world U	جهان پایین
	lee U	پایین باد
	hereinbelow U	در پایین این
	foot U	پایین بادبان
	hereinbelow U	ازاین پایین تر
	minor U	پایین رتبه
	mean low water U	اب پایین میانگین
	on the down grade U	پایین رونده
	low resolution U	تفکیک پایین
	downfield U	میدان پایین
	downfeed U	تغذیه رو به پایین
	downward stroke U	ضربه رو به پایین
	down stroke U	ضربه رو به پایین
	low altitude U	ارتفاع پایین
	low wing U	بال پایین
	down draft U	جریان رو به پایین
	down current U	جریان رو به پایین
	low activity U	فعالیت پایین
	download U	بارگیری پایین
	downward swing U	نوسان رو به پایین
	downward movement U	حرکت رو به پایین
	downward compatible U	سازگار رو به پایین
	downward compatibility U	سازگارمتمایل به پایین
	downtrend U	سیربطرف پایین
	let down U	پایین کردن
	look down U	پایین امدن
	downmost U	پایین ترین
	disrate U	پایین اوردن
	dim light U	نور پایین
	catabatic U	پایین اینده
	bottommost U	پایین ترین
	bottom up U	از پایین به بالا
	low order U	پایین رتبه
	low order U	مرتبه پایین