English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hull column پایه بدنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
Other Matches
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
base width U عرض پایه پهنای پایه
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
base piece U پایه پایه استقرار
housing U بدنه
bridge deck U بدنه پل
casings U بدنه
casing U بدنه
compartments U بدنه
framework U بدنه
hull U بدنه
hulls U بدنه
frameworks U بدنه
contour U بدنه
compartment U بدنه
fuselage U بدنه
trunks U بدنه
shaft U بدنه
trunk U بدنه
shafts U بدنه
body U بدنه
bodies U بدنه
fuselages U بدنه
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
loop body U بدنه حلقه
magnet housing U بدنه اهنربا
monohull U قایق با یک بدنه
pressure hull U بدنه ضد فشار
hulls U بدنه قایق
hulk U بدنه کشتی
motor casing U بدنه موتور
hulls U بدنه کشتی
hulks U بدنه کشتی
hull U بدنه قایق
hull insurance U بیمه بدنه
gate leaf U بدنه دریچه سد
trunks U بدنه ستون
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
auto body sheet U بدنه اتومبیل
airframe U بدنه هواپیما
shell U بدنه ساختمان
head U شبکه یا بدنه
shelling U بدنه ساختمان
shells U بدنه ساختمان
stock U بدنه رنده
box type van body U بدنه صندوق
trunk U بدنه ستون
buffer body U بدنه دافع
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
furnace body U بدنه کوره
elevator casing U بدنه بالابر
die stock U بدنه رنده
shaft U بدنه چوبه
costa U تیغه در بدنه
magnet case U بدنه اهنربا
cartridge shell U بدنه پوکه
shafts U بدنه چوبه
stocked U بدنه رنده
revetment U پوشش بدنه
westwork U بدنه غربی
to connect to frame U اتصال به بدنه
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
turbin casing U بدنه توربین
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
tige U بدنه ساقه
pump casting U بدنه پمپ
ground U اتصال بدنه
white body U بدنه سفید
hull U بدنه کشتی
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
thallus U ساقه بدنه گیاه
freeboard U بدنه فوقانی ناو
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
engine block U قالب یا بدنه موتور
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
hull down U بدنه پشت حفاظ
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
saddletree U بدنه چوبی زین
bottom line U طناب زیر بدنه
seacock U شیرهای بدنه ناو
selected material U لایه بدنه راه
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
struts U پایه
grades U پایه
strut U پایه
grade U پایه
degrees U پایه
feet U پایه
groundwork U پایه
degree U پایه
from within the ranks of U از پایه
levels U پایه
levels U هم پایه
levelled U پایه
levelled U هم پایه
leg U پایه
pillar U پایه
legs U پایه
jacks U پایه
leveled U پایه
leveled U هم پایه
level U پایه
level U هم پایه
probes U پایه
probe U پایه
probed U پایه
jack U پایه
pillars U پایه
principium U پایه
foot rest U پایه
the pier of a bridge U پایه پل
datum line U خط پایه
datum U پایه
dead load U پایه پل
cutwater U پایه پل
corner stone U پایه
coordinate U هم پایه
cantilever bridge U پایه پل
cantilever U پایه
tressel U سه پایه
tripos U سه پایه
trivet U سه پایه
two legged U دو پایه
bipod U دو پایه
fundament U پایه
thallus U پایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com