English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
static stability U پایداری استاتیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
comparative statics U استاتیک مقایسهای استاتیک تطبیقی
persistency U پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
self defense U پایداری داخلی پایداری ملی
static U استاتیک
photostatic U فتو استاتیک
statistical U بر پایه استاتیک
static lift U برای استاتیک
static analysis U تحلیل استاتیک
static flux U شار استاتیک
static characteristic U مشخصه استاتیک
static sensitivity U حساسیت استاتیک
statics U علم استاتیک
statics U درس استاتیک
static load U بار استاتیک
d.c. convergence U همگرایی استاتیک
static convergence U همگرایی استاتیک
isostatics U ایزو استاتیک
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
mechanical equilibrium U تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium U تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
brinelling U دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
stableness U پایداری
permanence U پایداری
commorant U پایداری
hold one's own U پایداری
hold one's ground U پایداری
consistence U پایداری
stickability U پایداری
perenniality U پایداری
consistency U پایداری
resists U پایداری
constancy U پایداری
resistance U پایداری
persistence U پایداری
stability U پایداری
consistent U پایداری
resisting U پایداری
resist U پایداری
permanencies U پایداری
endurance U پایداری 0
permanency U پایداری
resisted U پایداری
stability calculation U حساب پایداری
spiral stability U پایداری چرخشی
speed stability U پایداری سرعت
soil consistence U پایداری خاک
retentivity U پایداری مغناطیسی
plastic consistency U پایداری خمیری
stability constant U ثابت پایداری
stability of an emulsion U پایداری امولسیون
resistance adjustment میزان پایداری
thermodynamic stability U پایداری ترمودینامیکی
staying power U نیروی پایداری
stability U پایایی پایداری
staidness U ارامش پایداری
stability of slope U پایداری ترانشه
stabilizing U پایداری کردن
people forces U نیروی پایداری
kinetic stability U پایداری جنبشی
directional stability U پایداری جهشی
inherent stability U پایداری ماندگار
fixity U قرار پایداری
frequency stability U پایداری فرکانس
directional stability U پایداری سمتی
consistency of concrete U پایداری بتن
creep strength U پایداری خزشی
kinetic stability U پایداری سینتیکی
elastic stability U پایداری ارتجاعی
lateral stability U پایداری عرضی
optical stability U پایداری نوری
light stable U پایداری نور
neutral stability U پایداری خنثی
longitudinal stability U پایداری طولی
neutral stability U پایداری بی تفاوت
negative stability U پایداری منفی
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
statics U دانش پایداری نیروها
creep strength depending on time U پایداری خزشی تابع زمان
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
ligand field stabilization energy U انرژی پایداری میدان لیگاند
half residence time U نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
l.f.s.e U energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
wheel satellite U ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes U کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
resists U مقاومت کردن پایداری کردن
resist U پایداری کردن ایستادگی کردن
resist U مقاومت کردن پایداری کردن
resisted U پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted U مقاومت کردن پایداری کردن
resists U پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting U پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting U مقاومت کردن پایداری کردن
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com