Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
serologist
U
ویژه گر سرم شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pathologist
U
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologists
U
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
mycologist
U
ویژه گر قارچ شناسی
paleontologist
U
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
virologist
U
متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
Other Matches
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
idiocrasy
U
ویژه
particular
U
ویژه
prerogatives
U
حق ویژه
experts
U
ویژه گر
expert
U
ویژه گر
specialist
U
ویژه گر
specialists
U
ویژه گر
specific
U
ویژه
nett
U
ویژه
special
U
ویژه
extra
<adj.>
U
ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
adhoc
U
ویژه
peculiar
U
ویژه
net
U
ویژه
specifics
U
ویژه
nets
U
ویژه
extra special
U
ویژه
special character
U
ویژه
privilege
U
حق ویژه
prerogative
U
حق ویژه
expressing
U
ویژه
particulars
U
ویژه
expressed
U
ویژه
express
U
ویژه
specific humidity
U
نم ویژه
expresses
U
ویژه
priviege
U
حق ویژه
specially
U
ویژه
paticular
U
ویژه
specific heat
U
دمای ویژه
specific gravity
U
گرانی ویژه
specific humidity
U
رطوبت ویژه
idiom
U
زبان ویژه
idiom
U
تعبیر ویژه
idioms
U
تعبیر ویژه
idioms
U
زبان ویژه
acoustician
U
ویژه گر اواشنود
bylaw
U
قانون ویژه
byelaw
U
قانون ویژه
special duty
U
کار ویژه
special party
U
گروه ویژه
body guard
U
هنگ ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special symbol
U
نماد ویژه
special verdict
U
تصمیم ویژه
species specific
U
نوع- ویژه
specific cost
U
هزینه ویژه
specific donor
U
دهنده ویژه
specific heat
U
گرمای ویژه
specific gravities
U
گرانی ویژه
rarely
U
بااستادی ویژه
versions
U
شرح ویژه
version
U
شرح ویژه
specific yield
U
ابدهی ویژه
speleologist
U
ویژه گر غارشناسی
juveniles
U
ویژه نو جوانان
juvenile
U
ویژه نو جوانان
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
speciality
U
ویژه گری
special effects
U
جلوههای ویژه
specialities
U
ویژه گری
(not one's) cup of tea
<idiom>
U
علاقه ویژه
specific weight
U
وزن ویژه
specific weight
U
سنگینی ویژه
characteristics
U
نشان ویژه
specific lattice
U
شبکه ویژه
booths
U
جای ویژه
booth
U
جای ویژه
specific drawdown
U
افت ویژه
standing order
U
اوامر ویژه
morbid
U
ویژه ناخوشی
specific resistance
U
مقاومت ویژه
specific rotation
U
چرخش ویژه
specific viscosity
U
گرانروی ویژه
zoologist
U
ویژه گرجانورشناسی
specific volume
U
حجم ویژه
standing orders
U
اوامر ویژه
penologist
U
ویژه گر کیفرشناسی
lacrimal
U
ویژه اشک
lachrymal
U
ویژه اشک
labeled cargo
U
کالای ویژه
kink
U
ویژه گی فرریز
indicium
U
نشانه ویژه
quantum state
U
ویژه حالت
regiospecific
U
جهت ویژه
relative density
U
گرانی ویژه
habiliments
U
جامه ویژه
life guard
U
هنگ ویژه
special session
U
نشست ویژه
praetorian guard
U
گارد ویژه
preceptorial
U
ویژه اموزگاری
prerogatived
U
دارای حق ویژه
net profit
U
سود ویژه
proper function
U
ویژه تابع
monocular
U
ویژه یک چشم
monkish
U
ویژه راهبان
proper volume
U
ویژه حجم
extraordinary meeting
U
نشست ویژه
particular lien
U
حق حبس ویژه
resistivity
U
مقاومت ویژه
electrical resistivity
U
مقاومت ویژه
eigenvalue
U
ویژه مقدار
eigenfunction
U
ویژه تابع
ecotype
U
بوم ویژه
special deposits
U
سپردههای ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
conizance
U
نشان ویژه
proper value
U
ویژه مقدار
characteristic root
U
ویژه مقدار
equity capital
U
ارزش ویژه
characteristic number
U
ویژه مقدار
characteristic function
U
ویژه تابع
endemical
U
ویژه یک قوم
special character
U
دخشه ویژه
gastronomist
U
ویژه گرخوراک
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
self weight
U
ویژه وزن
singular matrix
U
ماتریش ویژه
singular matrix
U
ماتریس ویژه
extra equipment
U
متعلقات ویژه
specializes
U
ویژه گری
special agreement
U
قرارداد ویژه
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special case
U
مورد ویژه
cariologist
U
ویژه گر قلب
prerogatives
U
دارای حق ویژه
physiologists
U
ویژه گر فیزیولوژی
lineament
U
نشان ویژه
dead weights
U
ویژه وزن
specialization
U
ویژه گری
specializing
U
ویژه گری
garb
U
پوشاک ویژه
specialising
U
ویژه گری
monograph
U
ویژه نگاشت
monographs
U
ویژه نگاشت
characteristically
U
نشان ویژه
specialize
U
ویژه گری
specialty
U
ویژه گری
characteristic
U
نشان ویژه
neurologist
U
ویژه گر اعصاب
stall
U
لژ جایگاه ویژه
capital
U
ارزش ویژه
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
lineaments
U
نشان ویژه
specialization
U
ویژه کاری
traits
U
نشان ویژه
lingo
U
زبان ویژه
experts
U
ویژه کار
physiologist
U
ویژه گر فیزیولوژی
lingoes
U
زبان ویژه
expert
U
ویژه کار
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
specialist
U
ویژه کار
prerogative
U
دارای حق ویژه
specialises
U
ویژه گری
trait
U
نشان ویژه
dead weight
U
ویژه وزن
specialists
U
ویژه کار
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
asterium
U
عنصر ویژه ستارگان
physiographer
U
ویژه گر جغرافیای طبیعی
individualised
U
حالت ویژه دادن
humoursomeness
U
حالات ویژه گوناگون
the proper instinct of birds
U
غریزه ویژه پرندگان
specific fuel consumption
U
مصرف سوخت ویژه
individualises
U
حالت ویژه دادن
specific inductive capacity
U
فرفیت القایی ویژه
reluctivity
U
مقاومت ویژه مغناطیسی
nets
U
ویژه خرج دررفته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com