Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
poteen
U
ویسکی قاچاق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contraband
U
کالای قاچاق محموله قاچاق
whiskies
U
ویسکی
snakebite
U
ویسکی
whisky
U
ویسکی
whisky
U
مثل ویسکی
whiskies
U
ویسکی خوردن
whiskies
U
مثل ویسکی
whisky
U
ویسکی خوردن
scotch
U
ویسکی اسکاتلندی
bourbon
U
ویسکی بوربن
scotched
U
ویسکی اسکاتلندی
scotches
U
ویسکی اسکاتلندی
scotching
U
ویسکی اسکاتلندی
bourbons
U
ویسکی بوربن
red eye
U
ویسکی ارزان
The whisky burned in my throat .
U
ویسکی گلویم راسوزاند
pot(heen
U
ویسکی قاچاقی ایرلندی
pot still
U
دستگاه تقطیر ویسکی
cutty sark
U
نام تجاری نوعی ویسکی
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
whiskey sour
U
کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
irish coffee
U
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
swindlingly
U
به قاچاق
roguishness
U
قاچاق
contraband
U
قاچاق
illicit
U
قاچاق
smuggling
U
قاچاق
smuggled merchandise
U
قاچاق
free trade
U
قاچاق
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
smuggled goods
U
کالای قاچاق
smuggled merchandise
U
کالای قاچاق
swindlers
U
قاچاق متقلب
stow away
U
مسافر قاچاق
swindler
U
قاچاق متقلب
stowaway
U
مسافر قاچاق
stowaways
U
مسافر قاچاق
bootlegged
<adj.>
<past-p.>
U
قاچاق شده
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
bootleg
U
مشروب قاچاق
contraband
U
کالای قاچاق
smuggles
U
قاچاق کردن
smuggled
<adj.>
<past-p.>
U
قاچاق شده
contraband of war
U
قاچاق جنگی
smuggling
U
قاچاق کردن
smuggle
U
قاچاق کردن
owler
U
قاچاق فرست
contrabanded goods
U
اموال و اشیا قاچاق
rum running
U
حمل مشروب قاچاق
blackleg
U
ادم قاچاق و قمارباز
contraband
U
تجارت قاچاق یاممنوع
drug trafficking
U
قاچاق مواد مخدر
blacklegs
U
ادم قاچاق و قمارباز
smuggling
U
مرتکب قاچاق شدن
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
still hunt
U
ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
speakeasy
U
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
To smuggle in to ( out of ) a country .
U
جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
racketeer
U
از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
racketeers
U
از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
rumrunner
U
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
vehicle used for migrant-smuggling operations
U
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
contraband of war
U
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com