English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
no load voltage U ولتاژ بی باری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
ideal no load d.c. voltage U ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
ideal no load voltage U ولتاژ بی باری ایده ال
Other Matches
line voltage U ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
transmissions U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission U که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar U که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance U موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically U قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive U سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
empty load U بی باری
infertility U بی باری
barye U باری
infecundity U بی باری
idle runing U بی باری
idling U بی باری
unloads U بی باری
unloaded U بی باری
unload U بی باری
freighter U باری
utility U باری
freighters U باری
sterility U بی باری
cargo liner U کشتی باری
no load current U جریان بی باری
cargo boat U کشتی باری
road transport vehicle U ماشین باری
lorries U ماشین باری
lorry U ماشین باری
raft U قایق باری
lighter U قایق باری
railroad carriage U واگن باری
scow U یدک کش باری
praam U باری یاتوپدار
van U واگن باری
vans U واگن باری
freight car U واگن باری
freight cars U واگن باری
rafts U قایق باری
lighters U قایق باری
cargo ship U کشتی باری
freight train U قطار باری
lighterage U قایق باری
freight trains U قطار باری
idle frequency U فرکانس بی باری
idle period U پریود بی باری
motortruck U کامیون باری
neutral position U وضعیت بی باری
no load condition U حالت بی باری
idle time U زمان بی باری
fourgon U واگون باری
no load switching U سوئیچینگ بی باری
dead weight tonnage U گنجایش باری
no load speed U سرعت بی باری
fright car U واگن باری
idling cycle U سیکل بی باری
idle current U جریان بی باری
lighter U کشتی باری کوچک
sexual promiscuity U بی بند و باری جنسی
truckload U به گنجایش یک ماشین باری
truckloads U به گنجایش یک ماشین باری
idle current connection U اتصال جریان بی باری
lighters U کشتی باری کوچک
promiscuity U بی بند و باری جنسی
idling current connection U اتصال جریان بی باری
cargo master U نوعی هواپیمای باری
boxcar U یکنوع واگن باری
perfunctory U باری بهر جهت
lift helicopter U هلی کوپتر باری
lorries U اتومبیل باری گاری
no load loss U تلف یا تلفات بی باری
autoloading U باری نیم خودکار
lorry U اتومبیل باری گاری
vans U واگن باری سرپوشیده
floating cargo U باری که دردریا است
van U واگن باری سرپوشیده
no load torque U گشتاور پیچشی بی باری
overload principle U اصل اضافه باری
freighters U کرایه کننده کشتی باری
nosing U باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
freighter U کرایه کننده کشتی باری
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something U حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
wannigan U سقف تراکتور یا ماشین باری
wanigan U سقف تراکتور یا ماشین باری
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
the supreme U خداوند متعال باری تعالی
carack U کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
lighters U با قایق باری کالا حمل کردن
carrack U کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
lighter U با قایق باری کالا حمل کردن
galiot U کرجی باری یاماهی گیری هلندی
globe master U نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
plateform car U واگن باری بدون دیوار راه اهن
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
milner bary gambit U گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
heian sandan U اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
compartment marking U تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
limit load U بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
portable U کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
alternating voltage U ولتاژ C.A
potential U ولتاژ
voltages U ولتاژ
line voltage U ولتاژ خط
voltage U ولتاژ
electric tension U ولتاژ
total voltage U ولتاژ کل
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
line voltage U ولتاژ شبکه
voltage to ground U ولتاژ زمین
voltage measuring U سنجش ولتاژ
voltage stabilization U تثبیت ولتاژ
voltage stability U ثبات ولتاژ
idle voltage U ولتاژ کور
voltage drop U افت ولتاژ
phase to neutral voltage U ولتاژ فازی
line to neutral voltage U ولتاژ فازی
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
voltage transformer U ترانسفورماتور ولتاژ
voltage vector U بردار ولتاژ
zener voltage U ولتاژ زنر
medium voltage U ولتاژ متوسط
mains voltage U ولتاژ شبکه
main voltage U ولتاژ اصلی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
load voltage U ولتاژ بار
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
load tension U ولتاژ بار
line voltage variation U نوسان ولتاژ
line drop U افت ولتاژ یک خط
limiting voltage U ولتاژ مرزی
impluse U ضربه ولتاژ
internal voltage U ولتاژ داخلی
impressed voltage U ولتاژ موثر
insulation voltage U ولتاژ ایزولاسیون
instantaneous voltage U ولتاژ لحظهای
primery voltage U ولتاژ اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
voltage relay U رله ولتاژ
induction voltage U ولتاژ القائی
voltage regulator U رگولاتور ولتاژ
voltage regulator U نافم ولتاژ
voltage source U منبع ولتاژ
voltage peak U پیک ولتاژ
ignition voltage U ولتاژ احتراق
voltage pulse U پالس ولتاژ
voltage ratio U نسبت ولتاژ
ionization voltage U ولتاژ یونیزاسیون
inverse voltage U ولتاژ معکوس
imaginary voltage U ولتاژ راکتیو
induce voltage U ولتاژ القایی
voltage loss U تلف ولتاژ
rated voltage U ولتاژ اسمی
potentiometer U مقسم ولتاژ
potential regulator U رگولاتور ولتاژ
potential regulator U نافم ولتاژ
transient voltage U ولتاژ لحظهای
voltage gradient U گرادیان ولتاژ
transient voltage U ولتاژ ضربهای
transient voltage U ولتاژ گذرا
potential gradient U گرادیان ولتاژ
potential drop U افت ولتاژ
tube voltage U ولتاژ لامپ
transformer voltage U ولتاژ ترانسفورماتور
threshold voltage U ولتاژ استانه
series voltage U ولتاژ سری
signal voltage U ولتاژ ورودی
signal voltage U ولتاژ دریافتی
signal voltage U ولتاژ سیگنال
spark voltage U ولتاژ جرقه
star voltage U ولتاژ ستاره
y voltage U ولتاژ ستاره
sticking voltage U ولتاژ وقفه
supply voltage U ولتاژ ورودی
terminal voltage U ولتاژ قطبی
terminal voltage U ولتاژ ترمینال
peak voltage U ولتاژ پیک
peak voltage U ولتاژ حداکثر
operating voltage U ولتاژ کار
normal voltage U ولتاژ عادی
nominal voltage U ولتاژ اسمی
voltage gain U بهره ولتاژ
voltage impluse U ایمپولز ولتاژ
voltage impluse U ضربان ولتاژ
voltage increase U افزایش ولتاژ
voltage rise U افزایش ولتاژ
voltage level U سطح ولتاژ
output voltage U ولتاژ خروجی
service voltage U ولتاژ کار
voltage divider U مقسم ولتاژ
useful voltage U ولتاژ موثر
peak voltage U ولتاژ اوج
peak to peak voltage U ولتاژ مضاعف
overvoltage U اضافه ولتاژ
overvoltage U ولتاژ اضافی
voltage amplification U تقویت ولتاژ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com