Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machine check interrupt
U
وقفه مقابله ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
machine interupption
U
وقفه ماشین
machine check interrupt
U
وقفه بررسی ماشین
interrupts
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupt
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupting
U
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
arm
U
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
interrupts
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
checked
U
مقابله کردن مقابله
check
U
مقابله کردن مقابله
checks
U
مقابله کردن مقابله
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
opposition
U
مقابله
transfer check
U
مقابله
contrasting
U
مقابله
checked
U
مقابله
confrontation
U
مقابله
contrasts
U
مقابله
checks
U
مقابله
controlment
U
مقابله
counterview
U
مقابله
contrast
U
مقابله
check
U
مقابله
collations
U
مقابله
collation
U
مقابله
bucking
U
مقابله
echo check
U
مقابله
confrontations
U
مقابله
contrasted
U
مقابله
checking
U
مقابله
arithmetic check
U
مقابله حسابی
repelling
U
مقابله کردن
repelled
U
مقابله کردن
repels
U
مقابله کردن
repel
U
مقابله کردن
countered
U
مقابله کردن
marginal check
U
مقابله مرزی
built in check
U
مقابله توکار
cross-examinations
U
پرسش و مقابله
cross-examination
U
پرسش و مقابله
countering
U
مقابله کردن
limit check
U
مقابله حدود
visual check
U
مقابله بصری
acounter
U
مقابله کردن
visual check
U
مقابله دیداری
counter
U
مقابله کردن
loop checking
U
مقابله حلقه
automatic check
U
مقابله خودکار
sight check
U
مقابله چشمی
check indicator
U
نماینده مقابله
check boxes
U
جعبههای مقابله
crossecheck
U
مقابله مجدد
cyclic check
U
مقابله چرخهای
casting out nines
U
مقابله نه نهی
parity check
U
مقابله ایستایی
parity check
U
مقابله توازن
sight check
U
مقابله نظری
data check
U
مقابله داده ها
overflow check
U
مقابله سرریز
opposability
U
مقابله پذیری
check list
U
سیاهه مقابله
check point
U
نقطه مقابله
checks and balance
U
کنترل و مقابله
sequence checking
U
مقابله ترتیبی
checklist
U
سیاهه مقابله
sum check
U
مقابله جمعی
sequence check
U
مقابله ترتیب
selection check
U
مقابله گزینش
system check
U
مقابله سیستم
spot check
U
مقابله موضعی
spot checks
U
مقابله موضعی
retaliation
U
مقابله به مثل
reciprocity
U
مقابله به مثل
spell checker
U
مقابله گر املائی
parity checking
U
مقابله توازن
collating
U
مقابله کردن
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
beard
U
مقابله کردن
twin check
U
مقابله توام
beards
U
مقابله کردن
algebra
U
جبر و مقابله
collated
U
مقابله کردن
diagnostic check
U
مقابله تشخیصی
collate
U
مقابله کردن
collates
U
مقابله کردن
bucking coil
U
پیچک مقابله
dynamic check
U
مقابله پویا
validity check
U
مقابله اعتبار
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
collates
U
مقابله وتطبیق کردن
checked
U
مقابله کردن بررسی
reciprocates
U
مقابله به مثل نمودن
reciprocated
U
مقابله به مثل نمودن
reciprocate
U
مقابله به مثل نمودن
vertical parity check
U
مقابله توان عمدی
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
parity check
U
مقابله کردن توازن
collate
U
مقابله وتطبیق کردن
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
collated
U
مقابله وتطبیق کردن
checks
U
مقابله کردن بررسی
check
U
مقابله کردن بررسی
syntax checker
U
مقابله نحوه گری
tick off
U
نشان رسیدگی و مقابله
longitudinal redundancy check
U
مقابله افزونگی طولی
collating
U
مقابله وتطبیق کردن
counter military
U
مقابله باعملیات نظامی
dump check
U
مقابله حین روبرداری
checking program
U
برنامه مقابله کننده
check indicator
U
مشخص کننده مقابله
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Touché!
U
خوب مقابله کردی!
[در بحثی]
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
disaster control
U
روش مقابله با سوانح و بلایا
i raked all algebra
U
جبر و مقابله را زیر و روکردم
checkpoint restart
U
اغازگر مجدد نقطه مقابله
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
lrc
U
Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
rencounter
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencontre
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
paused
U
وقفه
pause
U
وقفه
interval
U
وقفه
abeyance or adeyancy
U
وقفه
hiatus
U
وقفه
interrupting
U
وقفه
gap
U
وقفه
down time
U
وقفه
ceasing
U
وقفه
interruption
U
وقفه
interruptions
U
وقفه
stationed
U
وقفه
pauses
U
وقفه
stations
U
وقفه
interrupts
U
وقفه
at a stretch
U
بی وقفه
chasm
U
وقفه
chasms
U
وقفه
gaps
U
وقفه
suspension
U
وقفه
suspensions
U
وقفه
paralysis
U
وقفه
arrest
U
وقفه
arrested
U
وقفه
arrests
U
وقفه
pausing
U
وقفه
station
U
وقفه
jibs
U
وقفه
break
U
وقفه
block
U
وقفه
dead lock
U
وقفه
desuetude
U
وقفه
uninterrupted
U
بی وقفه
blocking
U
وقفه
standstill
U
وقفه
blocked
U
وقفه
standstil
U
وقفه
ceases
U
وقفه
ceased
U
وقفه
interrupt
U
وقفه
cease
U
وقفه
unabated
<adj.>
U
بی وقفه
blocks
U
وقفه
discontinuance
U
وقفه
deadlock
U
وقفه
jibbing
U
وقفه
jibbed
U
وقفه
jib
U
وقفه
stound
U
وقفه
breaks
U
وقفه
hold back
U
وقفه
stick
U
وقفه
abeyance
U
وقفه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com