Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chronology
U
وقایع نگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pictography
U
تصویر نگاری رمز نگاری
fingerprint
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
log
U
ثبت وقایع
chronicler
U
وقایع نویس
logs
U
ثبت وقایع
historify
U
وقایع نگار
happenstance
U
وقایع اتفاقی
minute book
U
دفتر وقایع
minute
U
یادداشت وقایع
record of events
U
ثبت وقایع
annalist
U
وقایع نگار
minute
U
گزارش وقایع
annals
U
وقایع سالیانه سالنامه
deck log
U
دفتر وقایع ناو
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
sportswriter
U
وقایع نگار ورزشی
record of events
U
دفتر ثبت وقایع
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
the occurrences of the day
U
رویداهای یا وقایع روز
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
log
U
ثبت کردن وقایع
logs
U
ثبت کردن وقایع
flight log
U
دفتر وقایع پرواز
horizontal event numbering
U
شماره گذاری افقی وقایع
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
Trifling ( small) happenings of life .
U
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
flight log
U
دفتر ثبت وقایع پرواز
daybook
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
trained
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
log engineering
U
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
train
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicle
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
fatidic
U
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
trends
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
trend
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slated
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events.
U
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slate
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slates
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
angiography
U
رگ نگاری
hydrography
U
اب نگاری
hydrographic
U
اب نگاری
arteriography
U
رگ نگاری
monographs
U
تک نگاری
reticulum
U
نگاری
monograph
U
تک نگاری
chronology
U
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
oceanpgraphy
U
اقیانوس نگاری
myography
U
عضله نگاری
phonography
U
صدا نگاری
macrography
U
بزرگ نگاری
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
letter writing
U
نامه نگاری
letter writer
U
نامه نگاری
leetter writing
U
نامه نگاری
hydrography
U
علم اب نگاری
hydrographic
U
نقشه اب نگاری
tachygraphy
U
تند نگاری
stylistics
U
سلیس نگاری
spectrography
U
بیناب نگاری
spectrography
U
طیف نگاری
sciagraphy
U
سایه نگاری
ski graphŠetc
U
سایه نگاری
seismography
U
زلزله نگاری
psychography
U
روان نگاری
picture writing
U
تصویر نگاری
oscillography
U
نوسان نگاری
petrography
U
سنگ نگاری
phallography
U
نعوظ نگاری
pictography
U
صورت نگاری
ethnographic
<adj.>
U
قوم نگاری
pictorial art
U
پیکر نگاری
soleprint
U
انگشت نگاری از پا
topography
U
برجسته نگاری
crystallography
U
بلور نگاری
dactylagraphy
U
انگشت نگاری
ethnography
U
قوم نگاری
dactyloscopy
U
انگشت نگاری
data recording
U
داده نگاری
dermatographia
U
پوست نگاری
pornography
U
هرزه نگاری
journalism
U
روزنامه نگاری
cranioscopy
U
جمجمه نگاری
arteriography
U
نبض نگاری
cardiography
U
قلب نگاری
cerography
U
موم نگاری
topography
U
مکان نگاری
chromatography
U
رنگ نگاری
cartography
U
نقشه نگاری
demography
U
جمعیت نگاری
logging
U
واقعه نگاری
demography
U
امار نگاری
demography
U
مردم نگاری
electrotype
U
برق نگاری
chronology
U
رخداد نگاری
oceanography
U
اقیانوس نگاری
eco mapping
U
بوم نگاری
surveys
U
اب نگاری دریایی
surveyed
U
اب نگاری دریایی
survey
U
اب نگاری دریایی
chronology
U
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
uranographical
U
وابسته به اسمان نگاری
seismic method
U
روش زلزله نگاری
topography
U
مکان نگاری مساحی
portraiture
U
پیکر نگاری تعریف
newspaper
U
روزنامه نگاری کردن
To take fingerprints.
U
انگشت نگاری کردن
notepaper
U
کاغذ نامه نگاری
uranographic
U
وابسته به اسمان نگاری
telegraphic
U
از راه دور نگاری
anecdotal method
U
روش واقعه نگاری
diary method
U
روش خاطره نگاری
electromyography
U
برق نگاری ماهیچه
ideographs
U
حروف اندیشه نگاری
mental topography
U
مکان نگاری ذهن
finger print department
U
اداره انگشت نگاری
hydrographic datum
U
سطح مبنای اب نگاری
hydrographic chart
U
نقشه اب نگاری دریایی
computed tomography scanning
U
مغز نگاری کامپیوتری
electroencephalography
U
برق نگاری مغز
electroretinography
U
برق نگاری شبکیه
electrocardiography
U
قلب نگاری برقی
chromatographic
U
وابسته برنگ نگاری
planography
U
نقشه نگاری طراحی
emg
U
برق نگاری ماهیچه
newspapers
U
روزنامه نگاری کردن
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustrations
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
supervening impossibility of performance
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
to correspond with
U
رابطه
[نامه نگاری]
داشتن با
nautical chart
U
نقشه دریایی اب نگاری شده
automatic
U
فرم های نامه نگاری
automatics
U
فرم های نامه نگاری
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
uranography
U
عالم شناسی اسمان نگاری
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
topographic
U
وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
pastellist
U
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal
U
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
moulage
U
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
stereography
U
طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
diarist
U
روزنامه نگار وقایع نگار
diarists
U
روزنامه نگار وقایع نگار
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
electroencephalogram
U
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
duty roster
U
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com