Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
feature
U
وضع پست و بلندی زمین
featured
U
وضع پست و بلندی زمین
features
U
وضع پست و بلندی زمین
featuring
U
وضع پست و بلندی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
feature line
U
خط پست و بلندی زمین
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
Other Matches
exaltation
U
بلندی
Highnesses
U
بلندی
uplands
U
بلندی
the sublime
U
بلندی
sublimity
U
بلندی
height
U
بلندی
exaltedness
U
بلندی
loudness
U
بلندی
altitudes
U
بلندی
upland
U
بلندی
toft
U
بلندی
Highness
U
بلندی
rise
U
بلندی
altitude
U
بلندی
tallness
U
بلندی
gratification
U
سر بلندی
ascendent
U
بلندی
elevations
U
بلندی
elevation
U
بلندی
rises
U
بلندی
loftiness
U
بلندی
heights
U
بلندی
loom
U
بلندی
loomed
U
بلندی
looming
U
بلندی
looms
U
بلندی
low-rise
U
کم بلندی
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
ups and down
U
پستی و بلندی
how tall is it?
U
بلندی ان چقدراست
effective length of strut
U
بلندی کمانش
suction lift
U
بلندی مکش
volumes
U
بلندی صدا
Highness
U
بلندی مقام
hilliness
U
پستی و بلندی
Highnesses
U
بلندی مقام
ruggedness
U
پستی و بلندی
height of fill
U
بلندی اکند
eminency
U
تعالی بلندی
height of building
U
بلندی ساختمان
tonal volume
U
بلندی صوت
critical height
U
بلندی بحرانی
acrophobia
U
بلندی هراسی
headroom
U
بلندی طاق
hypsometry
U
بلندی پیمایی
acrophobia
U
ترس از بلندی
supremacy
U
بلندی افراشتگی
contour
U
پست و بلندی
volume
U
بلندی صدا
eminence
U
تعالی بلندی
crow's nest
U
بالای بلندی
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
edge raise
U
بلندی لبه ورق
altitudes
U
بلندی از سطح دریا
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
to bring to the same plane
[height]
U
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
altitude
U
بلندی از سطح دریا
head way
U
بلندی طاق سرعت
embank
U
بلندی یاپشته ساختن
lifted
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
accentuation
U
پستی و بلندی صدا
lift
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
volume unit
U
واحد بلندی صدا
vu
U
واحد بلندی صدا
sone
U
واحد بلندی صوت
generously
U
با نظر بلندی به جوانمردی
lifts
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area
U
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged
U
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
dipole
U
انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
nilometer
U
الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
dolman
U
جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
to take the a
U
بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
liberal gift
U
بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
terrain
U
زمین
ground line
U
خط زمین
soils
U
زمین
soiling
U
زمین
acre
U
زمین
floor
U
کف زمین
cinder track
U
زمین دو
cinder tracks
U
زمین دو
soil
U
زمین
this earthly round
U
زمین
geodetically
U
زمین
graze
U
زمین
norland
U
زمین
tellus
U
زمین
land
U
زمین
acres
U
زمین
ground surface
U
کف زمین
floored
U
کف زمین
floors
U
کف زمین
grazes
U
زمین
grazed
U
زمین
grass roots
U
کف زمین
lackland
U
بی زمین
land n
U
زمین
earthing
U
زمین
ground
U
: زمین
real estate
U
زمین
earths
U
زمین
globe
U
زمین
rooter
U
زمین کن
extra terrestrial
U
زمین
floor
U
کف زمین
ground
U
زمین
fields
U
زمین
domains
U
زمین
earth
U
زمین
fielded
U
زمین
field
U
زمین
ground
[British]
[floor]
U
کف زمین
globes
U
زمین
aerospace
U
جو زمین
ground
U
کف زمین
domain
U
زمین
cricket field
U
زمین کریکت
uplands
U
زمین بلند
cultivated land
U
زمین محیات
earth socket
پریز زمین
core of the earth
U
هسته زمین
earth's attraction
U
ربایش زمین
earth science
U
زمین شناسی
upland
U
زمین بلند
subbasement
U
زیر زمین
subgrade
U
زمین پی راه
upland
U
زمین کوهستانی
earth's crust
U
پوسته زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com