English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mark condition U وضعیت نشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
message U پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages U پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
desktop U میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
logic U قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
model U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modeled U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modelled U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
models U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
panel U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panels U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
indicator U ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
simulation U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
artificial horizon U یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
situation map U نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
Other Matches
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
marking U نشان دار سازی نشان
markings U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks U نشان کردن نشان
mark U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
states U وضعیت
attitude U وضعیت
qualities U وضعیت
quality U وضعیت
state U وضعیت
estate U وضعیت
estates U وضعیت
fate U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
state- U وضعیت
attitudes U وضعیت
stating U وضعیت
attack condition , alfa U وضعیت تک
stated U وضعیت
condition U وضعیت
status U وضعیت
situations U وضعیت
phased U وضعیت
position U وضعیت
phases U وضعیت
fates U وضعیت
phase U وضعیت
manner U وضعیت
positioned U وضعیت
situation U وضعیت
stand alone U وضعیت یکتا
central position U وضعیت مرکزی
sea state U وضعیت دریا
sitting position U وضعیت نشسته
appreciation of the situation U براورد وضعیت
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
situation map U نقشه وضعیت
wait state U وضعیت انتظار
as it is U با وضعیت کنونی
situation report U گزارش وضعیت
develop U گسترش وضعیت
spinosity U وضعیت غامض
qualification U وضعیت شرایط
state of alert U وضعیت امادگی
starting position U وضعیت صفر
state of alert U وضعیت هوشیاری
status report U گزارش وضعیت
ammunition condition U وضعیت مهمات
zero wait state U وضعیت یک وسیله
steady state U وضعیت پایدار
ball games U شرایط وضعیت
ball game U شرایط وضعیت
supervisor state U وضعیت نظارت
byte mode U وضعیت بایت
statements U صورت وضعیت
statement U بیان وضعیت
statement U صورت وضعیت
true U وضعیت منط قی
truer U وضعیت منط قی
status register U ثبات وضعیت
state stress U وضعیت تنش
configuration U وضعیت یا موقعیت
state vector U بردار وضعیت
advice of fate U اعلام وضعیت
summaries U خلاصه وضعیت
summary U خلاصه وضعیت
stationary state U وضعیت سکون
status board U تابلوی وضعیت
axial position U وضعیت محوری
configurations U وضعیت یا موقعیت
status board U تابلو وضعیت
air position U وضعیت هوایی
truest U وضعیت منط قی
statements U بیان وضعیت
terrestrial U وضعیت زمینی
positioned U وضعیت موضع
input mode U وضعیت ورودی
stated U وضعیت چیزی
on position U وضعیت وصل
states U وضعیت چیزی
estimate of the situation U براورد وضعیت
stating U وضعیت چیزی
personnel status U وضعیت پرسنلی
device status U وضعیت دستگاه
position U وضعیت موضع
dangerousness U وضعیت خطرناک
current ratio U وضعیت فعلی
control status U وضعیت کنترلی
state- U وضعیت چیزی
state U وضعیت چیزی
edit line U خط گزارش وضعیت
maintenance status U وضعیت نگهداری
kneeling position U وضعیت به زانو
marginal case U وضعیت نهائی
duty status U وضعیت خدمتی
master mode U وضعیت اصلی
flight attitude U وضعیت پروازی
military posture U وضعیت نظامی
multiplex mode U وضعیت تسهیم
neutral position U وضعیت بی باری
estimated of situation U براورد وضعیت
error condition U وضعیت خطا
cases U وضعیت موقعیت
idle position U وضعیت ساکن
repetition of position U تکرار وضعیت
ideal position U وضعیت ایده ال
fate of goods U وضعیت کالا
rest position U وضعیت ساکن
condition code U رمز وضعیت
develops U گسترش وضعیت
case U وضعیت موقعیت
prone position U وضعیت درازکش
final position U وضعیت نهایی
exception conoition U وضعیت استثنایی
problem state U وضعیت مسئله
extreme position U وضعیت نهایی
command mode U وضعیت دستوری
fate of a collection U وضعیت طلب
financial position U وضعیت مالی
cindition code U رمز وضعیت
financial statement U صورت وضعیت مالی
reverting U برگشت به وضعیت طبیعی
extracted U چکیده خلاصه وضعیت
reverts U برگشت به وضعیت طبیعی
burst mode U وضعیت پشت سرهم
extract U چکیده خلاصه وضعیت
pickles U خیارترشی وضعیت دشوار
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
latches U تنظیم وضعیت خروجی
latch U تنظیم وضعیت خروجی
reverted U برگشت به وضعیت طبیعی
extracting U چکیده خلاصه وضعیت
binary switch U سویچی با دو وضعیت پایدار
balances U موازنه صورت وضعیت
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
indeterminate system U سیستمی که وضعیت منط قی
inactive status U وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
idle circuit condition U وضعیت مدار بی بار
how do matters stand? U وضعیت چگونه است
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
balance U موازنه صورت وضعیت
revert U برگشت به وضعیت طبیعی
extracts U چکیده خلاصه وضعیت
key status indicator U نشانگر وضعیت کلید
evaluation report U گزارش ارزیابی وضعیت
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
processor dtate word U کمله وضعیت پردازشگر
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
channel status word U کلمه وضعیت مجرا
control status U وضعیت کنترل اتش
program status word U کلمه وضعیت برنامه
provisional statement U صورت وضعیت موقت
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
abyss U وضعیت رعب آور
readiness condition U وضعیت اماده باش
The situation there is bad. U وضعیت در آنجا بد است.
psw U کلمه وضعیت پردازنده
starting position U وضعیت راه اندازی
default condition U وضعیت قرار دادی
credit note U صورت وضعیت اعتباری
status word U کلمه وضعیت نما
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
status map U نقشه وضعیت نما
drilling position U وضعیت مته کاری
long thrust U وضعیت سخمه بلند
to develop [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
monthly statement U صورت وضعیت ماهیانه
credit notes U صورت وضعیت اعتباری
addressing mode U وضعیت ادرس دهی
status enquiry U پرسش نامه وضعیت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com