Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
instrumentalism
U
وسیله گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrotropism
U
اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
hydrotropic
U
اب گرایی
leftism
U
چپ گرایی
ambivalence
U
دو سو گرایی
skepticism
U
شک گرایی
sensualism
U
حس گرایی
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
sectionalism
U
استان گرایی
monarchical
U
شاه گرایی
self determinism
U
نفس گرایی
centration
U
میان گرایی
consumerism
U
مصرف گرایی
machiavellianism
U
ماکیاول گرایی
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
nationalism
U
ملت گرایی
masculinism
U
نرینه گرایی
determinism
U
جبر گرایی
viscerotonia
U
لذت گرایی
vitalism
U
حیات گرایی
absolutism
U
مطلق گرایی
mentalism
U
ذهن گرایی
introspection
U
درون گرایی
spiritism
U
روح گرایی
westernization
U
غرب گرایی
verism
U
حقیقت گرایی
mendelism
U
مندل گرایی
formalism
U
صورت گرایی
chromatotropism
U
رنگ گرایی
necrophilia
U
مرده گرایی
revanchism
U
کین گرایی
intuitionism
U
شهود گرایی
sophism
U
سفسطه گرایی
intuitionalism
U
شهود گرایی
introversion
U
درون گرایی
somatotonia
U
فعالیت گرایی
solipsism
U
نفس گرایی
capitalism
U
سرمایه گرایی
intellectualism
U
عقل گرایی
altruism
U
همگونه گرایی
aestheticism
U
زیبایی گرایی
positive tropism
U
محرک گرایی
phenomenalism
U
پدیده گرایی
semitism
U
سامی گرایی
islamism
U
اسلام گرایی
feudalism
U
تیول گرایی
separatism
U
جدا گرایی
irredentism
U
الحاق گرایی
sectarianism
U
فرقه گرایی
regionalism
U
ناحیه گرایی
adience
U
محرک گرایی
animism
U
جان گرایی
minimalism
U
کمینه گرایی
modernism
U
نوین گرایی
modernism
U
مدرن گرایی
theatricalism
U
تماشاخانه گرایی
existentialism
U
هستی گرایی
socialism
U
جامعه گرایی
materialism
U
ماده گرایی
syndicalism
U
اتحادیه گرایی
probabilism
U
احتمال گرایی
pragnanz
U
طرح گرایی
idealism
U
ارمان گرایی
autism
U
وهم گرایی
rationalism
U
عقل گرایی
associationism
U
تداعی گرایی
realism
U
تحقق گرایی
realism
U
واقع گرایی
realism
U
راستین گرایی
synthetism
U
تالیف گرایی
realism
U
واقعیت گرایی
ambiversion
U
میان گرایی
naturalism
U
طبیعت گرایی
pluralism
U
کثرت گرایی
centralism
U
مرکز گرایی
subjectivism
U
ذهن گرایی
transformism
U
دگرگونی گرایی
unitarianism
U
توحید گرایی
objectivism
U
برون گرایی
nominalism
U
اسم گرایی
universalism
U
عام گرایی
negativism
U
منفی گرایی
nationallism
U
ملت گرایی
utilitarianism
U
سودمند گرایی
moralization
U
اخلاق گرایی
utopianism
U
ارمان گرایی
monopolism
U
انحصار گرایی
verbalism
U
لفظ گرایی
accidentalism
U
تصادف گرایی
stereotapis
U
جمد گرایی
rightism
U
راست گرایی
transformism
U
تحول گرایی
pneumotropism
U
ریه گرایی
atavism
U
نیاکان گرایی
athleticism
U
ورزش گرایی
atomism
U
ذره گرایی
phototropism
U
نور گرایی
relativism
U
نسبیت گرایی
subjectivism
U
ذهنی گرایی
tritheism
U
سه یزدان گرایی
objectivism
U
عین گرایی
subjectivism
U
درون گرایی
individualism
U
فرد گرایی
galvanotropism
U
برق گرایی
germanism
U
المان گرایی
militarism
U
جنگ گرایی
perfectionism
U
کمال گرایی
geotropism
U
زمین گرایی
quietism
U
ارامش گرایی
totalitarianism
U
تمرکز گرایی
governmentalism
U
حکومت گرایی
gregariousness
U
جمع گرایی
empircism
U
تجربه گرایی
geotaxis
U
زمین گرایی
environmentalism
U
پرمون گرایی
extremism
U
افراط گرایی
erotism
U
شهوت گرایی
evolutionism
U
تکامل گرایی
extroversion
U
برون گرایی
fixism
U
ثبات گرایی
futurism
U
اینده گرایی
nihilism
U
پوچ گرایی
constructivism
U
سازندگی گرایی
pragmatism
U
مصلحت گرایی
theism
U
یزدان گرایی
corporativism
U
شرکت گرایی
tribalism
U
قبیله گرایی
pragmatism
U
عمل گرایی
surrealism
U
فراواقعیت گرایی
tribalism
U
ایل گرایی
voluntarism
U
اراده گرایی
subjective
U
ذهن گرایی
galvanotaxis
U
برق گرایی
heliotropism
U
افتاب گرایی
cynism
[rare]
[cynicism]
U
کلبی گرایی
traditionalism
U
سنت گرایی
historicity
U
تاریخ گرایی
ideality
U
اندیشه گرایی
illusionism
U
وهم گرایی
inflationism
U
تورم گرایی
denominationalism
U
فرقه گرایی
darwinism
U
داروین گرایی
institutionalism
U
بنیاد گرایی
cynicism
U
کلبی گرایی
corporatism
U
شرکت گرایی
collectivism
U
جمع گرایی
eroticism
U
شهوت گرایی
homosexuality
U
همجنس گرایی
spiritualism
U
روح گرایی
eidesis
U
تخیل گرایی
industrialism
U
صنعت گرایی
functionalism
U
کارکرد گرایی
electrotaxis
U
برق گرایی
fixism
U
ایست گرایی
defeatism
U
شکست گرایی
structuralism
U
ساخت گرایی
positivism
U
اثبات گرایی
positivism
U
مثبت گرایی
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com