English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rail borne vehicle U وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
mouse U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouses U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
transports U وسیله نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
transport U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
power plant U محرکه وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
traction motor U موتور وسیله نقلیه
utility car U وسیله نقلیه عمومی
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
power plants U محرکه وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
traction battery U باطری وسیله نقلیه
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
sea skimmer U موشکی که در روی سطح اب سینه مال حرکت میکند موشک خزنده
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
travois U ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
sculled U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
scull U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculls U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
motor U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
motor- U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motors U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motored U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
soft U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softer U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softest U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
facility U وسیله یاساختاری که انجام کاری را ساده میکند
buzzer U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
charges U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
input U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
inputted U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
charge U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
bulk carriers U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
branches U خط ی که یک یا چند وسیله را به شبکه اصلی وصل میکند
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
breaker U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
branch U خط ی که یک یا چند وسیله را به شبکه اصلی وصل میکند
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
breakers U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
buzzers U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
paddling U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
golf car U وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
paddle U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddles U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
Kbps U اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
kilos U اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
MTF U متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
kilo U اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
uptime U مدت زمانی که یک وسیله کار میکند و خطا ندارد.
loudspeaker U وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
pens U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
mechanical mouse U وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
pen U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
penning U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
plotters U وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
freightage U وسیله حملی که ازنظرقیمت مناسب است ولی کندعمل میکند
communication U وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
handlers U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
transistor U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
handler U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
intermediate U router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
transistors U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
burster U یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
plotter U وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
ringer equivalence number U شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
up time U زمان بین وقتی که وسیله کار میکند و خطا ندارد.
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
paddling U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddles U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddled U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
sensor U وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com