Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roadblock
U
وسیله انسداد جاده
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
and gate
U
دریچه و دریچه ضرب منطقی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
stockade
U
انسداد
stockades
U
انسداد
block
U
انسداد
bloc
U
انسداد
blocs
U
انسداد
preclusion
U
انسداد
blocking
U
انسداد
obstruction
U
انسداد
obstructions
U
انسداد
blocked
U
انسداد
blocks
U
انسداد
tie up
U
انسداد
choked
U
انسداد
occlusion
U
انسداد
choke
U
انسداد
blockages
U
انسداد
let
U
انسداد
blockage
U
انسداد
lets
U
انسداد
letting
U
انسداد
chokes
U
انسداد
padlock
U
انسداد
padlocked
U
انسداد
padlocking
U
انسداد
padlocks
U
انسداد
blockading
U
انسداد بستن
blocking
U
انسداد فکر
block age
U
جلوگیری انسداد
emotional blockge
U
انسداد هیجانی
blockaded
U
انسداد بستن
blockade
U
انسداد بستن
blockades
U
انسداد بستن
coronary thromboses
U
انسداد شریانهای اکلیلی
silting up
U
انسداد خلل و فرج
coronary thrombosis
U
انسداد شریانهای اکلیلی
blocking
U
بلاکه کردن انسداد
ileus
U
انسداد روده قولنج الیاوسی
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
coronary thromboses
U
انسداد شریان اکلیلی قلب
coronary thrombosis
U
انسداد شریان اکلیلی قلب
embolism
U
انسداد جریان خون بستگی راه رگ
embolisms
U
انسداد جریان خون بستگی راه رگ
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
flux valve
U
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship
U
نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
not or gate
U
دریچه نا- یا
not and gate
U
دریچه نا- و
not gate
U
دریچه نا
or gate
U
دریچه OR
or gate
U
دریچه یا
trapdoor
U
دریچه
floodgate
U
دریچه سد
and gate
U
دریچه و
sally port
U
دریچه
snifting valve
U
دریچه
sluices
U
دریچه سد
sluice
U
دریچه سد
scuttled
U
دریچه
sluice gate
U
دریچه
sluiced
U
دریچه سد
trapdoors
U
دریچه
lidless
U
بی دریچه
shutter
U
دریچه
shutters
U
دریچه
scuttle
U
دریچه
valves
U
دریچه
ventil
U
دریچه
port
U
دریچه
slackers
U
دریچه
valveless
U
بی دریچه
valvate
U
دریچه
scuttling
U
دریچه
vent
U
دریچه
vented
U
دریچه
loop
U
دریچه
venting
U
دریچه
looped
U
دریچه
loops
U
دریچه
vents
U
دریچه
lids
U
دریچه
lid
U
دریچه
slacker
U
دریچه
aperture
U
دریچه
valve
U
دریچه
trap door
U
دریچه
manholes
U
دریچه تک رو
gate
U
دریچه
hatched
U
دریچه
plungers
U
بی دریچه
plunger
U
بی دریچه
scuttles
U
دریچه
hatches
U
دریچه
gates
U
دریچه
hatch
U
دریچه
manhole
U
دریچه تک رو
trap
U
دریچه
mixing valve
U
دریچه امیزش
injector valve
U
دریچه پاشش
wicket
U
دریچه حلقه
hatch way
U
دریچه نصف در
head gate
U
دریچه بالادست سد
air relife valve
U
دریچه تهویه
hatch coaming
U
زهواردور دریچه
wickets
U
دریچه حلقه
safety-valve
U
دریچه اطمینان
jet flow gate
U
دریچه با سرلوله
manhole
U
دریچه ادم رو
manholes
U
دریچه ادم رو
indicator gate
U
دریچه شاخص
choked
U
دریچه ساسات
choke
U
دریچه ساسات
intake port
U
دریچه ورودی
choked
U
دریچه سوخت
safety-valves
U
دریچه اطمینان
chokes
U
دریچه ساسات
chokes
U
دریچه سوخت
inoperculate
U
بدون دریچه
inlet valve
U
دریچه مکش
epiglottis
U
دریچه نای
epiglottises
U
دریچه نای
inlet port
U
دریچه ورودی
choke
U
دریچه سوخت
admission port
U
دریچه پذیرش
sluiced
U
دریچه تخلیه
sluice
U
دریچه تخلیه
cleaning door
U
دریچه شستشو
window
U
ویترین دریچه
valves
U
شیر دریچه
valves
U
دریچه خروجی
checks
U
دریچه تنظیم
valve
U
شیر دریچه
sluices
U
دریچه تخلیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com