Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pneumercator
U
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
meter
U
وسیله سنجش
meters
U
وسیله سنجش
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
height datum
U
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
pyrometer
U
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
sextant
U
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
measurement
U
سنجش
measurements
U
سنجش
pondering
U
سنجش
scaling
U
سنجش
pondered
U
سنجش
ponder
U
سنجش
ponderingly
U
با سنجش
scalar
U
سنجش
assay
U
سنجش
assays
U
سنجش
poneration
U
سنجش
degress of comparison
U
سنجش
measurment
U
سنجش
ponderation
U
سنجش
measure
U
سنجش
ponders
U
سنجش
evalution
U
سنجش
evaluation
U
سنجش
deliberation
U
سنجش
appraisal
U
سنجش
evaluations
U
سنجش
g
U
سنجش
appraisals
U
سنجش
assessment
U
سنجش
assessments
U
سنجش
deliberations
U
سنجش
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
assay
U
ازمایش سنجش
measuring circuit
U
مدار سنجش
assays
U
ازمایش سنجش
colorimetry
U
سنجش رنگ
voltage measuring
U
سنجش فشارالکتریکی
volumetric analysis
U
سنجش حجمی
measuring cable
U
کابل سنجش
emergency measure
U
سنجش اضطراری
market appraisal
U
سنجش بازار
comparative measurement
U
سنجش قیاسی
comparative measurement
U
سنجش مقایسهای
ponderability
U
سنجش پذیری
font metric
U
سنجش فونت
surveyor's chain
U
زنچیر سنجش
biometrics
U
زیست سنجش
graduated steel straight edge
U
شینه سنجش
high accuracy measurement
U
سنجش دقیق
precision measurment
U
سنجش دقیق
incommensurable
U
سنجش ناپذیر
clocked
U
با سنجش زمان
indirect measurement
U
سنجش غیرمستقیم
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
pulmometry
U
سنجش گنجایش شش
rating
U
سنجش توان
ponderable
U
قابل سنجش
sociometry
U
سنجش افکاراجتماعی
measuring coil
U
بوبین سنجش
accuracy to gage
U
دقت سنجش
measuring period
U
مدت سنجش
measuring period
U
دوره سنجش
measuring technique
U
تکنیک سنجش
measuring thermocouple
U
ترموکوپل سنجش
measuring point
U
نقطه سنجش
measuring system
U
سیستم سنجش
measuring transductor
U
ترانسدوکتور سنجش
measuring unit
U
عضو سنجش
measuring relay
U
رله سنجش
measuring method
U
اسلوب سنجش
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
measuring switch
U
کلید سنجش
measuring technique
U
روش سنجش
measuring error
U
خطای سنجش
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
measuring junction
U
محل سنجش
voltage measuring
U
سنجش ولتاژ
measuring junction
U
نقطه سنجش
measuring unit
U
واحد سنجش
measuring voltage
U
فشار سنجش
measurable
U
سنجش پذیر
measuring range
U
حیطه سنجش
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
delib erator
U
سنجش کننده
measuring generator
U
مولد سنجش
measuring diaphragm
U
دیافراگم سنجش
datum line
U
خط مبنای سنجش
measuring rectifier
U
یکسوکننده سنجش
measuring current
U
جریان سنجش
ratings
U
سنجش توان
measuring position
U
محل سنجش
comparison
U
تطبیق سنجش
measuring diaphragm
U
ممبران سنجش
measuring thermocouple
U
عنصرحرارتی سنجش
depth measurement
U
سنجش گودی
comparisons
U
تطبیق سنجش
metage
U
حق سنجش قپانداری
method of measurment
U
روش سنجش
measurment
U
سنجش اندازه
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
acre
U
برای سنجش زمین
assay
U
عیار گرفتن سنجش
assays
U
عیار گرفتن سنجش
coductivity cell
U
پیل سنجش رسانندگی
pixing the coin
U
سنجش عیار سکه
bel
U
یگان سنجش صوت
milage
U
سنجش برحسب میل
photomrtry
U
سنجش شدت روشنایی
measure
U
مقایسه کردن سنجش
perimetry
U
سنجش میدان دید
barometry
U
سنجش فشار هوا
instrumentation
U
کاربرد وسائل سنجش
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
measuring thermocouple
U
زوج فلزحرارتی سنجش
quantifiable
U
قابل سنجش یا تعیین
mileage
U
سنجش برحسب میل
imponderability
U
عدم قابلیت سنجش
clocked flip flop
U
الاکلنگ با سنجش زمان
miles
U
مقیاس سنجش مسافت
mile
U
مقیاس سنجش مسافت
pulmometer
U
الت سنجش گنجایش شش
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
scruple
U
واحد سنجش چیزجزئی
insulation measurement
U
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
calipers
U
پرگار برای سنجش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com