| Total search result: 202 (21 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
|
 |
circuit U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
circuits U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
| Other Matches |
|
|
impedance U |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
|
|
powered U |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
|
|
power U |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
|
|
powering U |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
|
|
powers U |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
|
|
non return to zero U |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
codec U |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
|
|
surged U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
|
|
surges U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
|
|
surge U |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
|
|
analog U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
analogue U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
analogues U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
measuring voltage U |
ولتاژ اندازه گیری |
|
|
transient U |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
|
|
transients U |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
|
|
regenerator U |
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند |
|
|
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
|
|
orifice meter U |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
|
|
repeater U |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
|
|
viscosimeter U |
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته |
|
|
coder U |
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند |
|
|
densitometer U |
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی |
|
|
transmitter U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
transmitters U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
volt ampere U |
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر |
|
|
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
interrupt U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
interrupts U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
interrupting U |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
|
|
dtr U |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
|
|
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
|
|
baud rate U |
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه |
|
|
baud U |
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه |
|
|
inverter U |
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند |
|
|
measuring weir U |
سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال |
|
|
hot wire ammeter U |
نوعی وسیله اندازه گیری جریان |
|
|
d.c. instrument U |
دستگاه اندازه گیری جریان دائم |
|
|
rotometer U |
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب |
|
|
rotameter U |
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب |
|
|
convertor U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
converter U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
ammeter U |
دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها |
|
|
idle current meter U |
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور |
|
|
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
ohm's law U |
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد |
|
|
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
|
|
PSU U |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
|
|
transistor U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
|
|
transistors U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
|
|
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
|
|
gain U  |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
penetrometer U |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
|
|
intensity U |
اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور |
|
|
input output table U |
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند |
|
|
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
timed U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
|
|
time U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
|
|
times U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
|
|
batcher U |
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند |
|
|
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
|
|
balun U |
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند |
|
|
marking current U |
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
calibrated orifice U |
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند |
|
|
bain index U |
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند |
|
|
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
|
|
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
|
|
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
|
|
ampere U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
|
|
amp U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
|
|
amps U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
|
|
papers U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
papering U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
paper U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
papered U |
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند |
|
|
measuring converter U |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
|
|
stream gaging U |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
|
|
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
|
|
zahn cup U |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
|
|
typefaces U |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
|
|
typeface U |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
|
|
signal voltage U |
ولتاژ سیگنال |
|
|
rulers U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
|
|
ruler U |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
|
|
circuit voltage U |
ولتاژ مدار |
|
|
hardest U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
harder U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
samplers U |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
|
|
sampler U |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
|
|
hard U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
declinating station U |
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف |
|
|
torsionmeter U |
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو |
|
|
polygonal voltage of a polyphase system U |
ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز |
|
|
diametral voltage of a polyphase system U |
ولتاژ قطری مدار چند فاز |
|
|
potential U |
اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار |
|
|
pulsed U |
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار |
|
|
pulse U |
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار |
|
|
line circuit U |
مدار سیگنال |
|
|
forward current U |
جریان ولتاژ مستقیم |
|
|
inverse current U |
جریان ولتاژ معکوس |
|
|
synchronizer U |
وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد |
|
|
shield U |
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده |
|
|
shields U |
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده |
|
|
gage U |
اندازه وسیله اندازه گیری |
|
|
band U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
|
|
bands U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
|
|
low level circuit U |
مدار با سیگنال کوچک |
|
|
input U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
|
|
inputted U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
parametric U |
وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی |
|
|
million instructions per second U |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
|
|
inductive d.c. voltage drop U |
افت ولتاژ جریان دائم القائی |
|
|
optical U |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
|
|
ocr U |
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
|
|
gyro U |
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار |
|
|
proxy agent U |
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند |
|
|
flatbed U |
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند |
|
|
amplitude U |
قدرت یا اندازه یک سیگنال |
|
|
jumpers U |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
|
|
jumper U |
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است |
|
|
ground U |
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر. |
|
|
GND U |
مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر |
|
|
burners U |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
|
|
burner U |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
|
|
fet U |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
|
|
amplifier U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
|
|
amplifiers U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
|
|
sampled U |
اندازه سیگنال درلحظهای اززمان |
|
|
sample U |
اندازه سیگنال درلحظهای اززمان |
|
|
circuit U |
مدار جریان |
|
|
circuits U |
مدار جریان |
|
|
isolator U |
وسیلهای که قط ع میکند |
|
|
buzzer signal U |
علامت یا سیگنال شماره گیری |
|
|
moving iron instrument U |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
|
|
insertion loss U |
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود |
|
|
alternating current circuit U |
مدار جریان متناوب |
|
|
impluse circuit U |
مدار جریان ضربهای |
|
|
working circuit U |
مدار جریان کار |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
transmitter signal element timing U |
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده |
|
|
pinout U |
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها |
|
|
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
|
|
heavy current circuit U |
شبکه یا مدار جریان قوی |
|
|
low energy power circuit U |
مدار قدرت جریان ضعیف |
|
|
overcurrent circuit breaking U |
قطع مدار جریان زیاد |
|
|
dips U |
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی |
|
|
dip U |
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی |
|
|
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
synthesizers U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
synthesisers U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
waterspouts U |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
|
|
suppressor U |
وسیلهای که مانع را حذف میکند |
|
|
synthesizer U |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
|
|
waterspout U |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
|
|
sample size U |
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه |
|
|
bottoming reamer U |
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها |
|
|
outlets U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
|
|
outlet U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
|
|
radiation shield U |
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند |
|
|
gresham's law U |
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند |
|
|
measurement U |
اندازه گیری |
|
|
dimension U |
اندازه گیری |
|
|
measurment U |
اندازه گیری |
|
|
dimensions U |
اندازه گیری |
|
|
modules U |
اندازه گیری |
|
|
mensuration U |
اندازه گیری |
|
|
measuring bridge U |
پل اندازه گیری |
|
|
module U |
اندازه گیری |
|
|
measurer U |
اندازه گیری |
|
|
gauging U |
اندازه گیری |
|
|
measurements U |
اندازه گیری |
|
|
gaging U |
اندازه گیری |
|
|
commensurateness U |
اندازه گیری |
|
|
metering U |
اندازه گیری |
|
|
measure U |
اندازه گیری |
|
|
logger U |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
|
|
erasers U |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
|
|
eraser U |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
|
|
logger U |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
|
|
stabilisers U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
|
|
meanest U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
meaner U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
mean U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
|
|
barcropper U |
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند |
|
|
loggers U |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
|
|
loggers U |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
|
|
stabilizer U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
|
