Perdic | وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vortex tube U	وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	replenishing phase U	بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
	plotters U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	plotter U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	clean U	هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
	cleaned U	هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
	cleanest U	هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
	cleans U	هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
	which diffrence shall be settled only by U	..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	working fluid U	سیال متحرک
	constrictor U	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
	working lead fluid U	سیال متحرک یا عامل
	aeromotor U	هرگونه دستگاهی که با جریان هواکار کند
	y plates U	صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
	monocoque U	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
	vapor lock U	قطع کامل جریان سیال
	whirls U	چرخش یا دوران جریان سیال
	whirling U	چرخش یا دوران جریان سیال
	baffle U	منحرف کننده جریان سیال
	baffled U	منحرف کننده جریان سیال
	baffling U	منحرف کننده جریان سیال
	whirled U	چرخش یا دوران جریان سیال
	whirl U	چرخش یا دوران جریان سیال
	baffles U	منحرف کننده جریان سیال
	mandrel U	جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
	transubstantiation U	اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
	underway U	در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
	vortex flow U	جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
	mainstream U	مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
	fugues U	قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
	fugue U	قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
	compare U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	compared U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	comparing U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	compares U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	velocity gradiant U	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
	reynolds number U	مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
	notches U	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
	notch U	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
	load call U	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
	burners U	وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
	burner U	وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
	input of current U	ورود جریان
	plenum chamber U	محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
	pitot tube U	لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
	reed valve U	شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
	inflow of labor U	جریان ورود کارگر
	phase difference U	اختلاف فاز جریان الکتریسیته
	tolerances U	بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
	tolerance U	بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
	distortion U	اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
	distortions U	اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
	cross flow U	دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
	venturi U	کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
	real stagnation point U	نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
	burners U	وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
	burner U	وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
	breaking U	هتک حرز و ورود غیر قانونی به ملک غیر به هر شکل و به هر وسیلهای که باشد
	inverter U	وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
	input bound U	وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
	output bound U	وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
	circuit U	وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
	circuits U	وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
	orifice meter U	روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
	fluidal U	مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
	thermodynamics U	علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
	drummed U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
	drum U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
	single track U	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
	unqulified U	فاقد شرایط لازم فاقد صلاحیت غیرصالح
	terminal U	وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
	terminals U	وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
	compressor pressure ratio U	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	positive U	اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
	earthquake fountains U	شکافهای زلزله
	alignment notches U	شکافهای هم ترازی
	segmentation U	تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
	rift U	شکافهای ایجاد شده در سنگ
	fullering U	عمل اب بندی در شکافهای مخازن
	rifts U	شکافهای ایجاد شده در سنگ
	diode U	قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
	concentration cell corrosion U	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
	azimuth deviation U	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
	tangentially U	مماسی
	tangential U	مماسی
	tangential stress U	تنش مماسی
	tangential stress U	خستگی مماسی
	hoop stress U	تنش مماسی
	tangential component U	مولفه مماسی
	tangential deformation U	تغییر شکل مماسی
	marking current U	جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
	tangent modules theory U	تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
	strength under tangential loading U	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
	deformation due to tangential force U	تغییر شکل مربوط به عامل مماسی
	viscous force U	نیرو در واحد جرم یا حجم ناشی ار برش مماسی درسیال
	oogamous U	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
	acentrous U	فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
	through U	ازطریق
	operating slide U	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
	all- U	هرگونه همگی
	all U	هرگونه همگی
	leakage current U	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
	licit U	فروش ازطریق مزایده
	hopper U	هرگونه حشره جهنده
	credit transfer U	پرداخت ازطریق انتقال
	credit transfers U	پرداخت ازطریق انتقال
	to make all doubts even U	هرگونه شک را مرتفع کردن
	free of all average U	معاف از هرگونه خسارت
	hoppers U	هرگونه حشره جهنده
	bunks U	هرگونه تختخواب تاشو
	bunk U	هرگونه تختخواب تاشو
	free air anomaly U	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
	lobation U	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
	stenosed U	دچار هرگونه تنگی مجرا
	corners U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	corner U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	cornering U	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
	companion part U	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
	beards U	هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
	beard U	هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
	at the owner's risk U	با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	peripheral slots U	شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
	geodetic surveying U	تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
	channel U	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
	channeled U	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
	channeling U	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
	channelled U	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
	channels U	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
	free thinkers U	افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
	all right reserved U	هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
	reductive ad absurdum U	روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
	planar U	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
	soft fails U	فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
	transport stream U	ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
	fast U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fasts U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fasted U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fastest U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	flows U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flowed U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flow U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	room circuit U	جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	maintenance U	جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	job lot U	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
	job lots U	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
	heterodyne U	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	conditioning U	اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
	hyperinsulinism U	درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
	roll reversal U	حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
	gastrin U	هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
	difference in northing U	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
	fluids U	سیال
	unthickened U	سیال
	fulidal U	سیال
	fluid U	سیال
	accommodation bill U	براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
	royalty U	پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
	royalties U	پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
	linocut U	چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
	grace note U	نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
	fox fire U	نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
	backsliding U	کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
	treasury stock U	سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
	ashless dispersant oil U	نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
	constant current U	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
	induction current U	جریان القاء شده جریان تحریک
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	dismantling shot U	تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
	segment U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	segments U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	mobile U	روان سیال
	perfect fluid U	سیال کامل
	fluids U	جسم سیال
	fluid U	جسم سیال
	superfluid U	ابر سیال
	mobiles U	روان سیال
	mobiles U	سیال تغییرپذیر
	real fluid U	سیال واقعی
	mobile U	سیال تغییرپذیر
	intransit strenth U	پرسنل سیال
	effluent U	سیال خروجی
	effluents U	سیال خروجی
	fluid resistance U	مقاومت سیال
	fluid capital U	سرمایه سیال
	influent U	سیال ورودی
	intransit stock U	اماد سیال