English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tack weld U وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
bulb root U وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
rheometer U الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
clock U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clocks U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
acres U برای سنجش زمین
calipers U پرگار برای سنجش
acre U برای سنجش زمین
magneto ohmmeter U میگر برای سنجش مقاومت
jumper U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumpers U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
slumped U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
software mointor U برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
tachistoscope U دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
boomerang U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomerangs U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
compensator U وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
boomeranging U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomeranged U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
luring U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
telescope U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescopes U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
lure U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
cetane rating U اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
aerodynamic blockage thrust reverser U وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
gauging rod U میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
troupes U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
troupe U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
downstage U درجلو پرده تاتر ونمایش
degausser U وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
starter U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starters U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
brouter U وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
radiation shield U وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooler U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
converter U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
convertor U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scalar U توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
invited U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
control lock U وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
invite U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
analog U وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
styli U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
styluses U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
crossover U متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
jump speed U سرعت مناسب برای پرش باچتر
cpu U که معیاری برای سرعت کامپیوتر است
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
recorders U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
pooler U وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
pipelining U تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
floated U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
computing U میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
floats U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
conceptual tool U وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
degausser U وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
bsc U استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
kill off U سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
document U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
pre fetch U دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
locals U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
ambulatory U گردنده
ambulant U گردنده
rotors U گردنده
rotary U گردنده
rotor U گردنده
trochoid U گردنده
wheeler U گردنده
in eyre U گردنده
driven U گردنده
swivel U گردنده
swivelled U گردنده
revolvable U گردنده
swivels U گردنده
rotative U گردنده
gyral U گردنده
gyrant U گردنده
roller door U در گردنده
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
embedded code U بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
excursive U اواره گردنده
swivels U مفصل گردنده
pivot arm U میله گردنده
rotator U ماهیچه گردنده
rotor plates U جوشنهای گردنده
runner U گردنده گشتی
gyratory U چرخی گردنده
circumambient U گردنده بدور
itineratly U بطور گردنده
rotary U گردنده چرخنده
revolving U گردنده دورانی
runners U گردنده گشتی
swivel U مفصل گردنده
circumsolar U دورخورشید گردنده
magnet wheel U چرخ گردنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com