English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic tape U وسیلهای با نوک مغناطیسی
magnetic tapes U وسیلهای با نوک مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
drive U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
drives U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
magnetic tape U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tapes U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
recorder U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
tape U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
taped U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
degausser U وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
degausser U وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
demagnetizer U وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
Other Matches
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
PID U وسیلهای
implemental U وسیلهای
output U وسیلهای که
personal U وسیلهای
outputs U وسیلهای که
instrumental U وسیلهای
smoker U وسیلهای که تولیددودکند
isolator U وسیلهای که قط ع میکند
smokers U وسیلهای که تولیددودکند
idle U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idles U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
instrumental conditioning U شرطی شدن وسیلهای
idled U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idlest U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
compensator U وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
detector U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
boomeranged U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
detectors U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
waterspouts U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspout U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
synthesizer U وسیلهای که چیزی تولید میکند
boomerangs U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
synthesisers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
fire lit U وسیلهای که با اتش روشن شود
boomeranging U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomerang U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
synthesizers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
suppressor U وسیلهای که مانع را حذف میکند
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
readout U وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
steering wheel puller U وسیلهای که غربالک رابیرون میکشد
lure U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
coder U وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
chips U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
loggers U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
carriers U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
luring U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
barcropper U وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
erasers U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
lures U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
eraser U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
telescope U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
lured U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
telescopes U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
chip U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
burners U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
adders U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
logger U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
adder U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
meaner U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
logger U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
continuous U وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
omr U وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
meanest U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
burner U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
loggers U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
mean U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feed U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feed U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feeds U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
feeds U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
transmitters U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
dte U وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
changer U وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
attachment U وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
gyro U وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
aerodynamic blockage thrust reverser U وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
communication U وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
clock U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
optical U وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
clocks U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
decoder U برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
inputted U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
adapter U وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
adapter U وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
contentions U مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
breakout box U وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
joystick U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
built in U وسیلهای که از ابتدای ساخت روی دستگاه سوار شده باشد
bulb root U وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
timer U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
timers U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
starters U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
starter U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
joysticks U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
contention U مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
eds U وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
synchronizer U وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد
de scrambler U وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
generals U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
papered U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
parametric U وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
papering U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hopper U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
fault U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
boxes U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
faults U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
faulted U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
brouter U وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
jumpers U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
tack weld U وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
connector U در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
limiter U وسیلهای که خروجی ان درازای همه ورودیهای بالاتر از حد معین ثابت است
devices U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
jumper U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
paddles U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
paddled U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
connector U در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com