English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
personal U وسیلهای
instrumental U وسیلهای
implemental U وسیلهای
PID U وسیلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
output U وسیلهای که
outputs U وسیلهای که
isolator U وسیلهای که قط ع میکند
smoker U وسیلهای که تولیددودکند
smokers U وسیلهای که تولیددودکند
idle U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idlest U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
magnetic tape U وسیلهای با نوک مغناطیسی
idles U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idled U ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
instrumental conditioning U شرطی شدن وسیلهای
magnetic tapes U وسیلهای با نوک مغناطیسی
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
fire lit U وسیلهای که با اتش روشن شود
compensator U وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
boomerangs U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
detectors U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
boomeranging U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomerang U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
boomeranged U وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
synthesizer U وسیلهای که چیزی تولید میکند
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
waterspout U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
synthesizers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
suppressor U وسیلهای که مانع را حذف میکند
steering wheel puller U وسیلهای که غربالک رابیرون میکشد
readout U وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات
synthesisers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
waterspouts U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
detector U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
barcropper U وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
continuous U وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
coder U وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
adder U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
chips U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
mean U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
burners U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
logger U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
chip U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
logger U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
loggers U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
loggers U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
burner U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
erasers U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
adders U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
carriers U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
meaner U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
lured U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
omr U وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
meanest U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
lure U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
telescopes U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
eraser U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
telescope U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
attachment U وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
transmitters U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
demagnetizer U وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
feeds U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
dte U وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
feeds U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feed U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
gyro U وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
changer U وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
aerodynamic blockage thrust reverser U وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
feed U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
optical U وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
clock U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
clocks U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
decoder U برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
inputted U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
adapter U وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
adapter U وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
communication U وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
taped U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tape U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
joysticks U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
joystick U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
contentions U مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
timers U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
contention U مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
tapes U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
starters U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter U وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
bulb root U وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
generals U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
built in U وسیلهای که از ابتدای ساخت روی دستگاه سوار شده باشد
timer U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
general U برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
eds U وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
breakout box U وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
degausser U وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
de scrambler U وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
synchronizer U وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد
parametric U وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
tack weld U وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
brouter U وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
faults U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
limiter U وسیلهای که خروجی ان درازای همه ورودیهای بالاتر از حد معین ثابت است
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
connector U در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
papering U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
devices U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
boxes U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
papered U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
faulted U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
fault U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
jumpers U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumper U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
hopper U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
connector U در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
radiation shield U وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
countering U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
DSW U کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
countered U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
drive U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
paddles U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
paddled U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
magnetic tapes U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tape U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
drives U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
paddling U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
voltages U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
voltage U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com